قال پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله: َلَيكُم بِالعَفوِ؛ فَإنَّ العَفوَ لا يَزيدُ العَبدَ إلّا عِزّا؛ / (حكمتنامه پيامبر اعظم(ص)ج8 ص274)
نفس سرکش! آقایان باید مراقبه کنند، باید مراقبت کنند خودشان را از صبح تا عصر ، باید مراقب خودشان باشند. نفس انسان سرکش است. یک آن از آن غافل بشویم (نعوذ بالله) انسان را به کفر می کشد. شیطان راضی نیست به فکر ما، او کفر ما را می خواهد، او می خواهد همه را منتهی کند به کفر ، منتها از معاصی کوچک می گیرد و کم کم وارد می کند در بزرگتر ، کم کم بالاتر ، تا برسد به آنجا که خدای نخواسته انسان را اصلاً از اسلام منحرف کند. آقا ، از خودتان باید مراقبت کنید، از اول صبح که از خواب پا می شوید یا اول اذان یا عشا یا قبل از اذان که پا می شوید از خواب طویل، باید مراقب خودتان باشید. [ امام خمینی-ره ، صحیفه نور، ج 1، ص 124]
خوشا آنانکه دائم در نمازند! ... عن الباقرعلیه السلام: لَا يَزَالُ الْمُؤْمِنُ فِي صَلَاةٍ مَا كَانَ فِي ذِكْرِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ قَائِماً كَانَ أَوْ جَالِساً أَوْ مُضْطَجِعاً إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى يَقُولُ الَّذِينَ يَذْكُرُونَ اللَّهَ قِياماً وَ قُعُوداً وَ عَلى جُنُوبِهِمْ ». (تفسیرصافى، ج 1، ص 408) امام باقر علیه السلام می فرمایند : مؤمن تا مادامی که در یاد خداست در حال نماز است. - خوشا آنان که دائم در نمازند - مراد این است که به یاد خدا باشید . چه درحال ایستاده و چه در حال نشسته و چه در حال خوابیده به یاد خدا باشید. که این یاد خدا گاهی با ذکر لفظی است و گاهی با ذکر قلبی و گاهی ذکر قلبی همراه با ذکر لفظی است که این یک فضیلتی دیگر دارد. این آیه را حضرت به عنوان شاهد، ذکر فرمودند. « کسانی که خدا را در حال قیام و نشسته و خفته ، یاد می کنند. » [ شرح حدیث از امام خامنه ای ( مدظلّه العالی ) در مقدمه درس خارج آذرماه 96 ]
یکی از نشانه های حاکم با تقوا آن کسی واقعاً و نه از روی نفاق و دورویی، برای حقوق و آزادی مردم احترام قائل است که در دل و ضمیر و وجدانش یک ندای آسمانی است و او را دعوت میکند. آن وقت شما میبینید که چنین کسی که آن تقوا و معنویت و خداترسی را دارد، وقتی که حاکم بر مردم میشود و مردم محکوم او هستند، چیزی را که احساس نمیکند همین حاکم و محکومی است. مردم روی سوابق ذهنی خودشان میخواهند از او حریم بگیرند؛ میگوید حریم نگیرید، با من باشید. وقتی که ( امام علی علیه السلام) برای جنگ صفّین میرفت یا از آن برمیگشت، به شهر انبار- که الآن یکی از شهرهای عراق است و از شهرهای قدیم ایران بوده است- رسید. ایرانیان آنجا بودند. عدهای از کدخداها، دهدارها، بزرگان به استقبال خلیفه آمده بودند. به خیال خودشان علی علیه السلام را جانشین سلاطین ساسانی میدانستند. وقتی که به ایشان رسیدند، در جلوی مرکب امام شروع کردند به دویدن. علی علیه السلام صدایشان کرد، فرمود: چرا این کار را میکنید؟ گفتند: آقا! این یک احترامی است که ما به بزرگان و سلاطین خودمان میگذاریم. امام علیه السلام فرمود: نه، این کار، را نکنید. این کار، شما را پست و ذلیل و خوار میکند. چرا خودتان را در مقابل من که خلیفهتان هستم خوار و ذلیل میکنید؟ من هم مانند یکی از شما هستم. تازه شما با این کارتان به من خوبی نکردید بلکه بدی کردید؛ با این کارتان ممکن است یک وقت خدای ناکرده غروری در من پیدا شود و واقعاً خودم را برتر از شما حساب کنم. [ مرتضی مطهری ، آزادی معنوی ، صدرا ، چاپ سی و هفتم ، 1386 ، ص 23 و 24 ]
بهترین راهها برای رهایی از مشکلات ! آیت الله بهاء الدینی می فرمایند : ما تجربۀ زیادی به دست آورده ایم و وجدان نموده ایم که برای رهایی از مشکلات، راههایی هست که بهترین راههایی که آنها را خود حس کرده ایم و به کمک آنها به حاجت هایمان رسیده ایم ، چهار چیز است : 1- نذر کردن گوسفند برای فقرا 2- خواندن حدیث کساء به صورت پی در پی 3- پرداختن صدقه 4 – ختم صلوات . همچنین مرحوم حاج اسماعیل دولابی می فرمایند : « حدیث کساء مربوط به قرب است و بهشت پایین تر ازقرب است. با خواندن این حدیث، قلوب شیعیان و دوستداران اهل بیت (علیهم السلام) به قرب می رسد و سپس باز می گردد. اگر خواندن این حدیث تکرار شود و استمرار در خواندن آن باشد، آنقدر این رفت و برگشت تکرار می شود تا زمانی که قلوب شیعیان، دیگر بازنگردد و برای همیشه در قرب باقی بماند.» [ محمد لک علی آبادی شهرۀ آفاق « شرح کلمات عرفانی آیت الله بهاء الدینی » قم ، نشر هنارس ، چاپ دوم ، 1390 ، ص 123 و 124 ]
مال یا وَبال ! صاحب مناقب العارفین شمس الدین احمد افلاکی می نویسد: مولانا (جلال الدین رومی) فرمود که: عارفی از مُنعِمی پرسید که مال را دوست می داری یا گناه را؟ گفت: مال را دوست می دارم. گفت راست نمی گویی. بلکه گناه و وبال را دوست تر می داری. نمی بینی که مال را فرو می گذاری و وبال و گناه را با خود (به جهان آخرت) می بری و عند الله تعالی ( نزد خدای بزرگ مرتبه) مؤاخذه می گردی. اگر مردی، جهدی کن که مال را بی گناه با هم ببری، چون دوستش می داری، چاره آن است که پیش تر از خود مال را به حضرت خداوند ذوالجلال فرستی تا آنجا برای تو کارها کند که وَمَا تُقَدِّمُوا لِأَنفُسِكُم مِّنْ خَيْرٍ تَجِدُوهُ عِندَ اللَّهِ هُوَ خَيْرًا وَأَعْظَمَ أَجْرًا . و (بدانید) آنچه را از کارهای نیک برای خود از پیش می فرستید نزد خدا به بهترین وجه و بزرگ ترین پاداش خواهید یافت. [ ر.ک: مناقب العارفین 1/ 117. هزار و یک حکایت قرآنی ، ص 171]
با اخلاق و برخورد خوب ، نه با تشر! آقا مهدی به نماز اول وقت خیلی اهمیّت می داد و اصلاً توی خونش بود که نماز اول وقت بخواند؛ اما این طور نبود که اگر کسی نماز اول وقت نخواند ، با او برخورد کند. سعی می کرد با رفتار و کردار خود به همه بفهماند که نماز اول وقت چه ارزشی و مقامی دارد . در این راه هم کارهای فرهنگی زیادی انجام می داد ، اعم از نوشتن احادیث در مورد نماز و دادن آن به بسیجی ها یا حضور به موقع خودش در نماز جماعت اول وقت و غیره. بعد از عملیات رمضان ، در اهواز بودیم که موقع نماز ظهر شد . رفتیم برای اقامه نماز جماعت . آقا مهدی هم بود. کسانی که برای نماز آمده بودند، زیاد نبودند. پیش نماز که فردی روحانی بود ، میکروفن را گرفت و گفت : « این چه تیپ و لشگریه که این قدر معنویات توی اون کمه؟ چرا برادرا برای نماز شرکت نمی کنن؟ مگه شما ها مسلمون نیستین؟ و ...» از حرف های او کمی تعجب کرده بودیم ، نگاهی به آقا مهدی انداختم، دیدم حالش عوض شده و با ناراحتی سرش را تکان می دهد، اما سرش را پایین انداخت و چیزی نگفت. یکی از رزمنده ها بلند شد و انگارکه به غیرتش برخورده باشد ، میکروفن را از دست روحانی گرفت و گفت : « حاج آقا ؟ این جا بچه های ما ، هم معنویت دارند و هم با اخلاص و با صداقتند . » بالاخره نماز را خواندیم ، پس از اقامه نماز ، آقا مهدی رفت سمت آن برادر روحانی و گفت : « حاج آقا ، نماز اول وقت ارزش زیادی داره، اما بعضی از این بچه بسیجی ها مقتضیّات سنّشون ایجاب می کنه که فوتبال هم بازی کنن و تفریح هم بکنن. حالا اگه این تفریحشون موقع نماز باشه ، من و شما باید دونه به دونه ، با اخلاق و برخورد خوب ، اینا رو قانع کنیم که نماز بر همه کارها و اعمال ارجح است نه با توپ و تشر و نهیب زدن. [ علی اکبری ، نمی توانست زنده بماند ( خاطراتی از سردار شهید مهدی باکری) تهران ، یا زهرا سلام الله علیها، چاپ چهارم ، ص 31. ]
یک استفتاء سوال: آیا فرمانده و مدیر در شرایط ویژه و اضطراری می تواند بیشتر از اختیارات قانونی خویش تصمیم بگیرد؟ ( استفتائات مقام معظم رهبری امام خامنه ای مدظله العالی ، فقه سازمانی -احکام فرماندهی- پژوهشگاه امام صادق علیه السلام )
|
||
|
نظرات شما عزیزان: