ضرورت آموزش تربیت جنسی به کودکان چرا؟ و چگونه؟
مامان، بچه ها چطوری دنیا میان؟
مامان وقتی من چطوری تو شکمت رفتم؟ تو منو قورت دادی؟
مامان من چرا نمی تونم بچه بیارم؟
گاهی از سوالاتشون خندهام میگرفت و گاهی متعجب فقط بهشون خیره میشدم. دنیای شیرینی دارند که هیچ وقت دلم نمیخواهد از آن خارج شوند. فکر کنم از سن ۴ سالگی بود که پسرهای من در حوزه جنسی، شروع به پرسیدن سوال کردند. اولین بار به دعوت مهد کودکشان بود که در جلسات آموزش تربیت جنسی شرکت کردم. تازه انجا متوجه شدم که در این حوزه چقدر بیسواد هستم.
برای خودم هم جای سوال بود که وقتی کوچک بودم من هم این سوالات را میپرسیدم؟ تا جاییکه خاطرم هست، در آن زمان صحبت در این حوزه جز چیزهای ممنوعه بود. بعد هم چون تا دوازده یا سیزده سالگی با مقوله زایمان و بارداری در اقوام نزدیک مواجه نبودم، پس شرایط طرح سوال هم برایم فراهم نشده بود و یا اگر هم سوالی طرح کرده باشم قطعا با این جواب بزرگترها (جوابهایی که آن زمان در بین بزرگترها مرسوم بود) که خدا شما را به ما داد و یا بچهها را لک لکها آوردند، قانع شده بودم . خوب اون زمان ماهواره و رسانههای جمعی هم به گستردگی الان نبود و ما چشم و گوش بسته به سن نوجوانی و بلوغ میرسیدیم و اون موقع هم باید با کلی شرم و حیا و سرخ و سفید شدن از مادر سوالاتمان را طرح میکردیم.
برای پاسخ به سوالات وقت و بی وقت بچهها باید کاری میکردم، صلاح نبود که سوالاتشان بی پاسخ بماند، روزی در حال برگشت از مسافرت بودیم، بچهها در صندلی عقب ماشین مشغول بازی و خنده بودند. به صحبتهایشان که دقت کردم خنده و شوخیهایشان در مورد ازدواج با یکی از دوستان مهد کودکیشان بود. آنجا بود که دیگر تصمیم گرفتم که سکوت نکنم و در این مورد با آنها صحبت کنم. برایشان در مورد دلیل ازدواج افراد و شرایط ازدواج دو نفر و مسئولیتهایی که بر عهده دارند، صحبت کردم. آن روز با خنده و شوخی از ادامه پیدا کردن مبحث جلوگیری کردم ولی بیشتر از هر زمان دیگر به ضرورت آموزش تربیت جنسی به کودکان و یادگیری آن پیبردم.
من نه روانشناس هستم و نه جامعه شناس، من مادری هستم دغدغهمند و در تلاش، تا بیاموزم و آموزش دهم. بیاموزم در مواقع بحرانی چه واکنشهایی باید انجام دهم و چه مهارتهایی را باید بلد باشم و کدامشان را به فرزندم آموزش دهم. باید بیاموزم به عنوان یک والد مامن مناسبی برای فرزندم باشم و به او عشق بورزم و یادم بماند، در هرکجا و در هر حالی که باشم باید مسئولیت خود را در قبال فرزندم بپذیریم و اگر خبط و خطایی از او سر زد، اولین فریاد را بر سر خود بزنم که با ناآگاهیم مسیر مناسبی را به فرزندم نشان ندادهام.
تربیت جنسی چیست؟
در اولین قدم برای آشنایی با آموزش تربیت جنسی باید تعریف درستی از تربیت جنسی پیدا میکردم، در مطالعاتی که انجام دادم، این تعریف از نظر من تعریف کاملی آمد.
«منظور از تربیت جنسی چگونگی برقراری ارتباط جنسی نمیباشد. بلکه آگاهی و شناخت از بدن، شناخت حریمهای خصوصی و مراقبت از بدن میباشد و همچنین آگاهی از یک غریزه خدادادی که باید به درستی از آن استفاده شود تا باعث رشد و آرامش فرزندان گردد. نه آنکه با سرکوب این غریزه موجبات سرخوردگی و آزارهای روحی و روانی فراهم گردد.
یکی از غرایز مهم و اساسی غریزه جنسی است که نقش مهمی در چگونگی شکلگیری شخصیت انسان دارد. اهمیت ارضای این نیاز به ویژه در مراحل بلوغ و بعد آن به میزانی است که میتوان گفت هر کس دارای شخصیت جنسی مخصوص به خودش است. تربیت جنسی باید در یک برنامهریزی زمانبندی شده متناسب با مقتضیات سنی و به پیروی از عقل و مبتنی بر شناخت نیازها و قابلیتهای افراد صورت گیرد عدم توجه به شرایط سنی و ذهنی در هر مرحله از رشد و طرح شتاب زدهی مسائل جنسی میتواند آسیبزا باشد و ناهنجاریهایی را به وجود آورد که فلسفهی تربیت و رشد ناسازگارند.» (۱)
ضرورت آموزش تربیت جنسی به کودکان
وقتی با مفهوم تربیت جنسی آشنا شدم، باید به ضرورت این آموزش پی میبردم، در مقالات و کتابهای مختلف و از جنبههای مختلف به این موضوع پرداخته شده است. از خواندن مطالب مختلف، فهمیدم: ترس، فرزند خلف ابهام و ناآگاهی هست، ترس باعث بروز بسیاری از مشکلات چه در کودکی و چه در بزرگسالی میباشد. عدم اطلاع و آگاهی در مورد یکی از غرایز خدادادی باعث بروز کنجکاویهای فراوانی در کودکان میشود. والدین ناآگاه با عدم پاسخگویی مناسب و پنهان نگاه داشتن اطلاعات باعث بروز ابهام در آنها شده و ناخواسته کودکان را به مسیرهای نادرست هدایت میکنند. درنهایت هنگام رو به رو شدن با عواقب کار با خشم و عصبانیت با کودک برخورد کرده و ترس را مهمان دلها و وجود نازنین کودکان میکنند. ترسی که باعث کشتن اعتماد به نفس و عزت نفس در آنها میشود.
«صاحب نظران و اندیشمندان تربیتی به این نتیجه رسیدهاند که در دوران کودکی، پایههای اساسی ساختمان شخصیت انسان شکل میگیرد و دوره نوجوانی به بعد، زمان تثبیت شخصیت انسان است.
امام علی علیه السلام با توجه به همین مسئله، در وصیت خویش به فرزندش امام حسن علیه السلام میفرماید:
همانا قلب کودک مانند زمین خالی از کشت است که هر چه در آن بریزی، میپذیرد. ازاین رو، به تربیت و تأدیب تو اقدام کردم پیش از اینکه قلب تو سخت شود (و شخصیت تو شکل بگیرد) و فکر و اندیشهات، (به چیزی غیر از آنچه به خیر و صلاح توست) مشغول گردد.» (۲)
دریافتم هر چه کودکان در سنین پایینتر و به میزان لازم، آموزشهای مناسب را دریافت کنند، در بزرگسالی و در سنین نوجوانی به راحتی قادر خواهند بود از خود مراقبت کرده و از نظر روحی و روانی آرامش لازم را کسب نمایند.
مثالی برای درک ضرورت آموزش تربیت جنسی به کودکان
شرم و حیا همیشه در خانوادههای ایرانی به عنوان یک ارزش تعریف شده است و همین امر باعث میشود که خیلی از مسائل در زمان مناسب ارایه نگردد. فکر میکنم اولین بار در سن ۷ یا ۸ سالگی بود که کنجکاو شدم، که بدانم چرا در برخی از روزهای ماه مبارک رمضان، مادرم روزه نمیگیرد؟ وقتی از مادر در این خصوص سوال کردم، پاسخ داد برای درک این پاسخ هنوز کوچک هستی، بزرگتر که شدی خودت متوجه میشوی. با پاسخ مادرم من هم دیگر در این خصوص کنجکاوی نکردم.
چند سالی از این موضوع گذشت، آن سالها در تابستان به محض آنکه فرصتی پیدا میکردیم، از مادر اجازه میگرفتیم و همراه خواهرم به منزل همسایه میرفتیم و با دخترها مشغول بازی میشدیم. در یکی از روزها در حین بازی یکی از دخترها که بزرگتر بود و نقش مادر را بازی میکرد به موضوعی اشاره کرد که من را به سوال دوره کودکیم برد. او در حین بازی گفت به دلیل اینکه من پرید هستم شماها باید مراعات حال من را بکنید. کنجکاوانه پرسیدم: پرید چیه؟ یعنی چی باید مراعات حالت را بکنیم؟
او هم خیلی کلی اطلاعات ناقصی داد و در حین توضیحاتش اشاره کرد که به همین دلیل در ماه رمضان نمیتواند روزه بگیرد. پاسخ دوستم گویا مرا به یک کشف بزرگ رسانده بود. وقتی به خانه رسیدم مقابل برادرم رو به مادر کردم و با شیطنت خاصی گفتم: من فهمیدم چرا تو ماه رمضان روزه نمیگیری؟
خارج شدن این حرف مساوی بود با حالت برق گرفتگی مادر و براق شدن به سمت من که این اطلاعات را از کجا گرفتهای؟ چه کسی این اطلاعات را به تو داده است؟ خلاصه با هر ترس و لرزی بود کل ماجرا را برای مادرم تعریف کردم و بعد از دعوای مختصر قائله ختم به خیر شد.
وقتی که خودم مادر شدم در دورههای تربیت جنسی مدرسه شرکت کردم و در این دورهها آموختم اولا در مقابل کنجکاوی فرزندم عکس العمل خاصی نشان ندهم و دستپاچه نشوم و دوما به درستی و در حد کفایت پاسخگوی سوالش باشم.
وقتی پسرم ۹ ساله بود همین سوال را با لحن کودکانهاش از من پرسید، او را در آغوش گرفتم و بعد از تشویق برای سوالش به راحتی به او پاسخ دادم: چون مامانها و دخترها (وقنی که بزرگ شدند) قادر به فرزندآوری هستند، خدا به آنها اجازه داده که در ماه رمضان ۷ روز را روزه نگیرند و این مدت را چون خدا به مادرها هدیه داده است. روزهای مقدسی به شمار میآید.
به همین سادگی توانستم سوال فرزندم را با حفظ حریمها پاسخگو باشم و از تکرار خاطره بد و ایجاد ترس در فرزندم جلوگیری کنم.
ضرورت پاسخگویی به سوالات جنسی توسط والدین
مورد بعدی که ذهنم را به خود مشغول کرد این بود که این آموزش را چه کسی باید به فرزندان ارایه دهد؟ چگونه؟ و در چه زمان و مکانی؟
در تمام منابعی که مطالعه کردم تاکید شده که والدین مسئول ارایه این آموزشها هستند.
«بهترین مربی آموزش جنسی به کودک، والدین او است. زیرا کودک همواره باید احساس کند که والدین در هر زمانی برای پاسخگویی در کنار او هستند. با آموزش کودک توسط والدین احساس صمیمیت و اعتماد بین کودک و والدین افزایش مییابد و کودک میتواند به راحتی مسائل و سوالات خود را از والدین طرح کند.» (۳)
«سوالات باید در محیط و فضای خانواده پاسخ داده شود به طوری که نیازهای مادرانه از سوی مادر و نیازهای پدرانه نیز از سوی پدر پاسخ داده شوند. اگر رفع این سوالات مورد توجه والدین قرار نگیرد، کودک برای کشف پاسخ سوالات جنسی خود به افراد دیگری مانند آشنایان و دوستان پناه میبرد. لذا همین عامل زمینه ساز مشکلات بزرگسالی آنان خواهد شد. (۴)
آقای دکتر کاظم زاده یکی از روانشناسان و مشاوران مدرسه به این موضوع اذعان دارد که: «آموزشهای تربیت جنسی باید توسط والد هم جنس کودک و به طور مستقیم انجام گیرد، در صورتیکه والد هم جنس بنا به دلایلی مانند فوت، عدم حضور مداوم در منزل و یا عدم آگاهی کافی در حوزه تربیت جنسی قادر به ارایه آموزش مناسب به کودک نیست، والد غیر هم جنس عهده دار این مسئولیت میباشد. که در این صورت این آموزشها تا ۶ سالگی باید به صورت مستقیم و بعد از آن به صورت غیر مستقیم (مثلا در قالب بازی، تماشای فیلم و ….) به کودک آموزش داده شود. اگر والد غیر هم جنس هم توانایی آموزش کودک را نداشت، در این صورت آموزش توسط یک مشاور غیر آشنا انجام شود. در مرحله آخر اگر هیچ یک از این افراد در دسترس نبودن میتوان این آموزش را به آشنایان و فامیل درجه یک و با نظارت و پرسشگری والدین از کودک انجام پذیرد.»
تربیت جنسی موضوع بسیار مهمی است که نیازمند آموزش والدین است و والدین باید بدانند که نباید نسبت به این موضوع بیتوجه باشند، چون در آینده فرزندان تجربههای تلخی در زمینههای جنسی خواهند داشت و بیماریها و ناهنجاریهای جنسی دامنگیر بسیاری از کودکان تا بزرگسالی آنها خواهد شد.» (۴)
در حین مطالعات فهمیدم که در حین آموزش به کودک هم خودم و هم فرزندم هر دو باید از حال خوبی برخوردار باشیم، هم چنین نباید در مقابل سوالات فرزندم در این حوزه دستپاچه و نگران شوم. هر چه که من در حین این آموزش رفتار مناسب و دوستانهای با فرزندم برقرار کنم باعث ارتباط مناسبتری با او شده و در آینده میتوانم راهنمای مناسبی برای فرزندم باشم.
جمعبندی
در آخر می خواهم به این موضوع اشاره کنم که تمامی ما نسبت به فجایع و اتفاقاتی که در جامعه میافتد مسئول هستیم. اگر من والد قبل از به دنیا آوردن فرزند در صدد افزایش آگاهی خود برآمده و بکوشم تا مهارتهای مورد نیاز فرزندپروری را بیاموزم. میتوانم در آینده فرد مسئولی را به جامعه تحویل دهم که هم برای حریم خصوصی خود ارزش و احترام قائل است و هم برای حریم دیگران.
منابع:
- فرمهینی فراهانی، م. محتوای مناسب برای تربیت جنسی در کتب درسی دورهی متوسطه. دو ماهنامهی علمی پژوهشی دانشور رفتار. ۱۳۸۳؛ ۱۱(۹): ۱-۱۴
- https://hawzah.net/fa/Magazine/View/4693/4723/37719
- تبریزی، مصطفی. ترابی، زهرا. آموزش مسایل جنسی به کودک و نوجوان (پاسخهای مناسب برای سوالهای کودکان. ۱۳۹۶، انتشارات فراروان
- https://aftabnews.ir/fa/news/538626/%D8%A7%D9%87%D9%85%DB%8C%D8%AA-%D8%AA%D8%B1%D8%A8%DB%8C%D8%AA-%D8%AC%D9%86%D8%B3%DB%8C-%DA%A9%D9%88%D8%AF%DA%A9%D8%A7%D9%86
نظرات شما عزیزان: