تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان ندای وحی و آدرس nedayevahi.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 17195
بازدید دیروز : 70777
بازدید هفته : 96421
بازدید ماه : 149699
بازدید کل : 10541454
تعداد مطالب : 16946
تعداد نظرات : 80
تعداد آنلاین : 1


Alternative content


حدیث موضوعیاک مهدویت امام زمان (عج)اک آیه قرآناک
 
 
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : پنج شنبه 13 / 12 / 1400

همه برن سجده..!!!

شب سیزده رجب بود. حدود 2000 بسیجی لشگر ثارالله در نمازخانه لشگر جمع شده بودند.بعد از نماز محمد حسین پشت تریبون رفت و گفت امشب شب بسیار عزیزی است و ذکری دارد که ثواب بسیار دارد و در حالت سجده باید گفته شود. تعجب کردم! همچین ذکری یادم نمی آمد! خلاصه تمام این جمعیت به سجده رفتند که محمد حسین این ذکر را بگوید و بقیه تکرار کند. هر چه صبر کردیم خبری نشد. کم کم بعضی از افراد سرشان را بلند کردند و در کمال ناباوری دیدند که پشت تریبون خالی است و او یک جمعیت 2000نفری را سر کار گذاشته است.بچه ها منفجر شدند از خنده و مسئولان به خاطر شاد کردن بچه ها به محمد حسین یک رادیو هدیه کردند!

 

موضوعات مرتبط: خنده های حلال
برچسب‌ها: خنده های حلال
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : پنج شنبه 13 / 12 / 1400

خنده

آمريكايي باش !

مردی دارد در پارک مرکزی شهر نیویورک قدم میزند که ناگهان میبیند سگی به دختر بچه ای حمله کرده است مرد به طرف انها میدود و با سگ درگیر میشود .سرانجام سگ را میکشد و زندگی دختربچه ای را نجات میدهد پلیسی که صحنه رادیده بود به سمت انها می اید و میگوید :<تو یک قهرمانی>فردا در روزنامه ها می نویسند :یک نیویورکی شجاع جان دختر بچه ای را نجات داداما ان مرد می گوید: من نیوریورکی نیستمپس روزنامه های صبح می نویسند:امریکایی شجاع جان دختر بچه ای را نجات داد .ان مرد دوباره میگوید: من امریکایی نیستم از او میپرسند :خب پس تو کجایی هستی<من ایرانی هستم >فردای ان روز روزنامه ها این طور می نویسند :یک تند روی مسلمان سگ بی گناه امریکایی را کشت !

 

موضوعات مرتبط: خنده های حلال
برچسب‌ها: خنده های حلال
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : چهار شنبه 16 / 9 / 1400

داستان‌های طنز از زبان آیت‌الله مجتهدی تهرانی

داستان‌های طنز از زبان مرحوم آیت‌الله مجتهدی تهرانی

*ریش‌تراشی
 
جوانی همیشه ریشش را با تیغ می‌تراشید. وقتی علت این کار را از او پرسیدند گفت: «مادرم می‌گوید پسرم! اگر تو ریش بگذاری مردم فکر می‌کنند سنت زیاد است. آن وقت می‌گویند حتماً مادرش هم پیر است. پس بهتر است قید ریشت را بزنی!»

 

موضوعات مرتبط: خنده های حلال
برچسب‌ها: خنده های حلال
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : جمعه 22 / 7 / 1400

معیار های آمادگی برای ازدواج جوانان از نظر دکتر ازدواج چیست ؟

آمادگی ازدواج // خنده حلال

 

موضوعات مرتبط: خنده های حلال
برچسب‌ها: خنده های حلال
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : جمعه 22 / 7 / 1400

https://estakhran.ir/wp-content/uploads/2020/07/swimming-pool-construction.jpg

شنای آجری

 

موضوعات مرتبط: خنده های حلال
برچسب‌ها: خنده های حلال
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : شنبه 31 / 6 / 1400

مرغ اسیر !!! // خنده حلال 18


برچسب‌ها: خنده های حلال
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : شنبه 31 / 6 / 1400

طنز نوشته های کوتاه جدید و جالب (75)



طنز نوشته های جالب و خنده دار, جوک جدید و خنده دار

طنز نوشته های جالب و خنده دار

 

آبگوشت رو باید غذای ملی اعلام کنند. خبر دادن ده نفر مهمون اضافه شده، مادرم یک چهار لیتری آب دیگه ریخت تو قابلمه

 

جوک خفن خنده دار, جوک سرکاری

 

موضوعات مرتبط: خنده های حلال
برچسب‌ها: خنده های حلال
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : شنبه 31 / 6 / 1400

کتابچه ، خنده حلال

خنده حلال استاد قرائتی

برچسب‌ها: خنده های حلال
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : شنبه 31 / 6 / 1400

خنده حلال

اسم مناسب

یکی از خلفای عباسی که بسیار ظالم و ستمگر بود به یکی از ندیمان خویش گفت: ‌برای من لقبی پیدا کن که پسوند آن اسم اللّه باشد، مثل اَلْمُعتَصم بِاللّه، آن ندیم پس از لحظه‌ای گفت: هیچ لقبی برای تو مناسب‌تر از «نعوذُ باللّه» نیست!

 

موضوعات مرتبط: خنده های حلال
برچسب‌ها: خنده های حلال
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : سه شنبه 14 / 6 / 1400

عشقت کیه؟ دلت گرفته ناراحت هستی یک لبخندبزن


برچسب‌ها: خنده های حلال
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : سه شنبه 14 / 6 / 1400

علت خنده و شوخ‌طبعی از نگاه علمی چیست؟

****************************

لا ، لی ، لو

مردی به نزد عالمی نحوی رفت تا حال برادر وی را جویا شود و از ترس اینکه مبادا در سوال خویش مرتکب غلط اعرابی شود،گفت: اخاک،اخیک،اخوک،ها هنا؟ برادرت کجاست؟ نحوی نز در پاسخ گفت: لا،لی،لو، ما هو حضر! نیست او حضور ندارد!

****************************

 

موضوعات مرتبط: خنده های حلال
برچسب‌ها: خنده های حلال
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : سه شنبه 14 / 6 / 1400

لطیفه های مذهبی

 

شخصی از علامه بزرگ مجلسی استخاره ای خواست، وعلامه استخاره گرفت و قسمتی از آیه این بودجنات تجزی من تحتها الانهار = بهشتی که در زیر آن  نهرهایی جاریست ، علامه فرمودند خیر است انشاءا...، مدتی گذشت. مرد با عصبانیت نزد علّامه آمد و گفت: مدّتی پیش برای امر خیری استخاره کردم و شما فرمودید خوب است، ولی عروسی که گرفته‌ام عادت به شب ادراری دارد و شبها تا صبح چندین نوبت رختخواب و بدن مرا به نجاست می‌کشد وگاهی اوقات بقدری ادرار میکند که از زیر تخت گوئی نهری از آب جاری میشود

علامه متأثّرانه و از روی خجالت لبخند زد و گفت: پسر جان چرا به من نگفتی استخاره‌ی تو برای امر ازدواج است چون در صورت بیان، تو را نهی می‌کردم، چون استخاره برای امر ازدواج صحیح نیست وروایت وارده در باب ازدواج استخاره را رد می‌کند در ثانی آیه استخاره تو بیان میکرد چنین نهری جاری میشود.

******************

 

 

 

موضوعات مرتبط: خنده های حلال
برچسب‌ها: خنده های حلال
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : چهار شنبه 21 / 4 / 1400

 

فراریان قیامت

از امیرمؤ منان علی علیه السلام پرسیدند : مراد از آیه شریفه (2) :

یَومَ یَفِرُّ المَرءُ مِن اَخیهِ وَ اُمِّهِ وَ اَبیهِ وَ صاحِبَتِهِ وَ بَنیهِ چه کسانی هستند ؟

 

موضوعات مرتبط: خنده های حلال
برچسب‌ها: خنده های حلال
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : دو شنبه 25 / 2 / 1400

پیرم ودلم گاهی یاد جوانی میکند....

مجلس شعر و ادب

روزی در مجلسی ، حکیم خاقانی را زیر دست فرد بی فضل و کمالی نشاندند . وی ناراحت شد و این رباعی را خطاب به آن شخص سرود :

اگر فروتر نشست خاقانی

نه او را عیب و نه ترا ادب است

قل هو الله نیز در قرآن

زیر تبت یدا ابی لهب است

موضوعات مرتبط: خنده های حلال
برچسب‌ها: خنده های حلال
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : دو شنبه 25 / 2 / 1400

گزارش کارآموزی در دفتر خدمات ارتباطی - فایل word

دانشمندی از شخصی پرسید : چرا به تحصیل علم نمی پردازی ؟

گفت : خلاصه همه علوم را بدست آورده ام . دانشمند : خلاصه علوم چیست ؟

پاسخ داد : پنج چیز است .

1 - تا راستی هست ، دروغ نگویم .

2 - تا حلال هست ، دست به سوی حرام دراز نکنم .

3 - تا زمانی که از تفتیش عیوب خود فارغ نشوم به جستجوی عیوب مردم نپردازم .

4 - تا خزانه رزق خداوند به پایان نرسد به هیچ کس التجاء نبرم .

5 - تا قدم در بهشت ننهم ، از کید شیطان و غرور نفس اماره غافل نباشم .

موضوعات مرتبط: خنده های حلال
برچسب‌ها: خنده های حلال
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : دو شنبه 25 / 2 / 1400

عابد ریا کار

عابدی گفت : سی سال نمازم را در صف اول جماعت بجا آوردم ، ولی ناگزیر همه را اعاده کردم . زیرا روزی دیر به جماعت رسیدم و در صف اول جائی نیافتم . چون در صف دوم به نماز ایستادم ، احساس کردم از اینکه در صف اول نیستم ناراحت و شرمسارم . در نتیجه هر طوری بود خود را در صف اول جای دادم و نمازم را با آرامش خاطر خواندم . آن روز دانستم همه نمازهای سی ساله ام به ریا آلوده بوده ، چون می خواستم خود رابه مردم بنمایانم که پیوسته از نماز گزاران صف اول جماعت بوده ام و در این امر از دیگران پیشی گرفته ام .

موضوعات مرتبط: خنده های حلال
برچسب‌ها: خنده های حلال
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : چهار شنبه 2 / 1 / 1400

لطیفه های با مزه

 

خنده خنده خنده

لنگه کفش

یک روز، مردی به کفش فروشی رفت تا یک جفت کفش بخرد.

فروشنده، یک جفت کفش برای مشتری آورد و گفت:"آقا! این کفش بهترین کفش است. آن قدر خوب است که لنگه اش در دنیا پیدا نمی شود."

خریدار با تعجب گفت:"کفش یک لنگه به درد من نمی خورد."

  

 

موضوعات مرتبط: خنده های حلال
برچسب‌ها: خنده های حلال
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : پنج شنبه 23 / 11 / 1399

بدبخت و بیچاره ,شرط اصلی بدبخت بودن

شخصی به دوستش گفت : بدبخت ترین انسان منم چون گرسنه ام و امشب غذا ندارم

دوستش گفت : بدبخت تر از تو منم که هم گرسنه ام هم غذا ندارم و هم امشب مهمان دارم

************

قصه‌گویی بر روی منبر رفت و می خواست روایتی از حق همسایه بگوید ، اما روایت را فراموش کرد

و گفت: خداوند چنان حق همسایه را بزرگ داشته و اهمیت بخشیده که والله خجالت می‌کشم بگویم

***********

ابو وائل گفت: من با دوستم به زیارت سلمان رفتیم و سلمان نان جو و نمک برایمان آورد.

 دوست من گفت: اگر در این نمک سبزی هم بود بهتر بود.

سلمان از نزد ما رفت و آفتابه اش را به رهن گذاشت و مقداری سبزی گرفت و آورد.

وقتی غذایمان را خوردیم دوست من گفت: شکر خداوند که ما را قناعت بخشید و با قناعت غذا خوردیم 

سلمان گفت: اگر به روزی خود قانع بودید آفتابه من به رهن نمی رفت.

موضوعات مرتبط: خنده های حلال
برچسب‌ها: خنده های حلال
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : پنج شنبه 23 / 11 / 1399

در جلسه خواستگاری چه سوال هایی باید مطرح شود؟

مادرِ دختر از مادر پسر در جلسه خواستگاری پرسید: ببخشید ، آقا زاده شما چه کاره هستند؟

مادر پسر گفت: کنار دایی اش کار می کند

مادر دختر گفت: چه خوب ، حالا دایی شان چه کاره اند؟

مادر پسر گفت: دایی شان که بیکارند !!!

***********

کلاغی روی سر شخصی مدفوع کرد  آن شخص سریع شروع کرد به شکر کردن .

شخصی سوال کرد : لباست پر از آلودگی شده و شکر می کنی

گفت :برای این شکر می کنم که ، اگر گاو پرواز می کرد چه خاکی به سر می کردم .

**********

شخصی به دوستش گفت : در نزدیکی خانه ی ما کوهی است که هر چه می گویی تکرار می کند . مثلا اگر بگویی: حسین . می گوید: حسین حسین حسین حسین …

دوستش که می خواست کم نیاورد گفت : این که چیزی نیست . کوه کنار خانه ی ما ؛ اگر بگویی حسین . می گوید: کدام حسین!

موضوعات مرتبط: خنده های حلال
برچسب‌ها: خنده های حلال
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : پنج شنبه 23 / 11 / 1399

شخصی متکبر که برای خود جایگاه مهمی میدید ، در حرم حضرت رضا (علیه السلام) به فکر فرو رفت که من در پیشگاه حضرت چه مقامی دارم،

با خود گفت: اولین کلمه‏ای که یک نفر به من بگوید، نشان دهنده مقام من باشد.

همین طور که ایستاده بودم زنی از کنارم عبور کرد به خیال این که همسر خود من است، گفتم بایست با هم برویم خانه، زن برگشت و به من گفت: خیلی خری. باز شک کردم که همین کلمه نشان دهنده مقام من است، زن برگشت، گفت: شک نکن، خیلی خری!

دیگرغر نمی شنوم

مردی در هنگام تشییع جنازه همسرش می خندید

به او گفتند : مرد حسابی ! کسی که در تشییع جنازه زنش نمی خندد

گفت: خنده من به خاطر مرگ همسرم نیست؛  اولین بار است که شانه به شانه زنم راه می روم و غر نمی شنوم

 

موضوعات مرتبط: خنده های حلال
برچسب‌ها: خنده های حلال
 
 
این وب سایت جهت بسط وگسترش فرهنگ قرآنی ، با لا بردن سطح آگاهیهای دینی اعتقادی تربیتی