
در ابتدا باید گفت که فضائل آن حضرت بیش از حد شمارش است و ما فقط جهت تبرک و تیمّن به قطره ای از دریای فضایل آن حضرت اکتفا می کنیم.
اول: در کثرت (زیادی) علم آن حضرت
حاکم نیشابورى از ابو الصلت هروى روایت میکند که وى گفت: من داناتر از على بن موسى الرضا علیهما السّلام را ندیدم و هر دانشمندى هم که با وى مجالست میکرد این مطلب را تصدیق داشت، مأمون علماء ادیان و فقهاء شرایع را در مجلسى گرد آورد و حضرت رضا را دعوت کرد تا با آنان گفتگو کند، حضرت همه آنها را مجاب کرد، و همگان فضل و دانش وى را ستودند و عجز و ناتوانى خود را ثابت کردند حضرت رضا علیه السّلام میفرمود: من در مدینه در روضه حضرت رسول صلى اللَّه علیه و آله مى نشستم و علماء هم در آنجا زیاد بودند، هر گاه آنان در مسأله اى در مى ماندند بطرف من اشاره میکردند، و مسائل خود را از من سؤال مى نمودند، و من هم به همه سؤالات آنها پاسخ میگفتم(۱)