شعر خورشید آشنایی با موضوع ولادت حضرت فاطمه سلام الله علیها
ای زن اینک در حریم پاک دامانی قدم باید زدن
پا به پای آیه های سبز ایمانی قدم باید زدن
کاروان جاده ی اسلامیان را هم عنانی لازم است
پیشوایی مثل زهرا در طریق زندگانی لازم است
چادرت محراب نور است ای جدا از تیره گیهای جهان
پا برون مگذار زین محراب نورانی، بر غم دشمنان
زینت زن در حجاب است و عفاف و پاکی و تقوای تو
جلوه ی اسلام می باید شود ظاهر ز سر تا پای تو
مصحف باغ ولا را گلبن حق، واژه ای والا بود
جاودان آن زن که رهپوی عزیز مصطفی، زهرا بود
زیر لب دارند در گلزار عصمت غنچه ها این زمزمه
دختری می پرورد مانند زینب مادری چون فاطمه
مادران را می سزد چون فاطمه اینگونه دختر پرورند
میتوان مثل صدف از قطره در آغوش، گوهر پرورند
فاطمه با حق بود، حق هم بود با دخت احمد فاطمه
فاطمه یعنی محمد، همچنین یعنی محمد فاطمه
رونق افزای حریم بزم گلهای خدایی فاطمه ست
آری آری آینه دار طریق کبریایی فاطمه ست
می رهاند کشتی افتاده در گرداب ظلمت را، ز لطف
در بلا افتادگان را نقطه ی عطف رهایی فاطمه ست
وانکه دارد در دو عالم رتبه ی خیر النسایی فاطمه ست
هفت گردون را به یک چرخاندن رخ روشنایی می دهد
آنکه خورشید از رخش بگرفته وام روشنایی فاطمه است
نی فقط دل می برد تنها ز احمد، وز علی مرتضی
آنکه حتی از خدا هم می نماید دلربایی فاطمه است
فاطمه ست این زن که بوسیده ست دستش را نبی ختم رسل
فاطمه ست این زن که بوسیده است او را مصطفی مانند گل
فاطمه ست این زن بهشت بی بدیل دلنواز مصطفی
فاطمه ست این زن فروغ «جنت الماوای» چشم مرتضی
گوهر هستی نگین سبز رنگ خاتم چشم رسول
شاعر: محمود تاری (یاسر)
نظرات شما عزیزان: