اشعار بسیار زیبا
مزن بردل؛مزن بردل؛زنوکِ غمزهِ تیرم
که پیش چشمِ بیمارت بمیرم؛بمیرم
قدح پرکن،قدح پرکن؛که من ازدولت عشق
جوانبخت جهانم گر چه پیرم؛گر چه پیرم
قراری کرده ام با می فروشان؛می فروشان
که روز غم بجز ساغر نگیرم
چنان پرشد فضای سینه ازدوست
که فکرخویش گم شد ازضمیرم
مبادا جز حساب مطرب ومی؛مطرب ومی
اگر نقشی کشد کلک دلیرم
چو حافظ گنج او در سینه دارم
اگر چه مدعی بیند حقیرم
زن بر دل؛مزن بر دل؛زنوک غمزه تیرم
که پیش چشم بیمارت بمیرم؛بمیرم
قدح پرکن؛قدح پرکن؛که من از دولت عشق
جوانبخت جهانم گر چه پیرم؛گر چه پیرم
شاعرحافظ
نظرات شما عزیزان: