آیات و روایاتی درباره ازدواج و افزایش روزی
آیات و روایاتی درباره ازدواج و افزایش روزی آیه 32 سوره نور می فرماید: «وانکحوا الایامی مِنکم والصالِحینَ مِن عِبادِکم و اماکم ان یکونوا فُقَرآءَ یغنِهِمُ اللَّهُ مِن فَضلِهِ واللَّهُ واسِعٌ عَلیم»؛ مردان و زنان بی همسر خود را همسر دهید، هم چنین غلامان و کنیزان صالح و درست کارتان را؛ اگر فقیر و تنگ دست باشند، خداوند از فضل خود آنان را بی نیاز می سازد؛ خداوند گشایش دهنده و آگاه است. » از آن جا که نگرانی از تنگ دستی و نداشتن امکانات مالی، یکی از بهانه های همگانی برای گریز از ازدواج است، قرآن کریم این گونه به پدران و مادران و هم چنین به خود دختر و پسر در آستانه ازدواج، امیدواری می دهد که از فقر و نداری بی همسران درست کار نگران نبوده. و در ازدواج آنان بکوشید. [1]
در آموزه های روایی از ائمه علیهم السلام، به همین آیه استشهاد کرده و بی رغبتی و ترک ازدواج، به خاطر ترس از فقر را، سوء ظن به پروردگار داشته اند. [2]
خداوند متعال در این آیه، وعده افزایش رزق و روزی داده و با جمله «و اللَّهُ واسعٌ علیمٌ» آن وعده را تأکید کرده. از طرفی برای افزایش روزی، علاوه بر مشیت و اراده الهی، به صلاحیت کسی که باید روزیش افزوده شود نیز نیاز است. [3] یعنی افزایش یا کاهش رزق هر کس، تابع صلاحیت ها و مصالح اوست و هر چه آدمی صلاحیت خودش را افزایش دهد، خداوند روزی او را افزایش می دهد و ازدواج یکی از عوامل افزایش صلاحیت آدمی، برای افزایش روزی اوست. نکته دیگر آنکه این وعده خداوند، به مشیت الهی مشروط شده. همان گونه که در جایی دیگر، برای این وعده الهی به بی نیازی و ثروت مندی، به مشیت الهی تصریح شده است. «وان خِفتُم عَیلَةً فَسَوفَ یغنیکمُ اللَّهُ مِن فَضلِهِ ان شآءَ»؛ [4] اگر فقر می ترسید، پس بزودی اگر خدا خواهد، شما را به فضل خویش بی نیاز می گرداند. »
با توجه به این که هر پدیده ای، از جمله فقر و غنا، به مشیت خداوند بستگی دارد، برخی مفسران بر این باورند که این آیه در مقام وعده الهی نیست، بلکه مفاد آیه این است که نباید ترس از فقر، مانع ازدواج شود؛ زیرا مال، فناپذیر است و آن چه ارزش و بقا دارد، فضل خدا است که باید در پی آن بود که از انباشتن ثروت بهتر است، به عبارت دیگر آیه در نفی این نگرش است که فقر خواستگاران و یا زنان از ازدواج بازدارنده نشود. [5]
به عبارت دیگر، از آن جا که بسیاری از مردم، ازدواج و فراوانی عائله و فرزندان را سبب فقر و مجرد بودن را سبب اندوختن ثروت، می پندارند، آیه در صدد این است که این پندار نادرست را از دل ها بزداید و پرده غفلت از رزّاق حقیقی بردارد و به ما بفهماند که گاه، برکت و فراوانی، در مال انسان با وجود عائله مند بودن، پدید می آید و گاه هم انسان، با کمی عائله یا مجرّد زیستن، هر چه می کوشد پیشرفتی برایش حاصل نمی گردد. [6] بنابراین، آیه بیان می دارد که گاهی با ازدواج، فقر از زندگی رخت بر می بندد، نه آن که همیشه این گونه باشد.
پاسخ سوّم این که آیه یاد شده، در صدد بیان یکی از خبرهایی است که زمینه ساز و مقتضی غنا و ثروتمند شدن است؛ زیرا با پذیرفتن تأمین زن و فرزند، در او حسّ مسئولیت و استفاده بهینه از وقت و کسب فراهم می شود، ولی ممکن است بازدارنده یا بازدارنده های گوناکونی نیز وجود داشته باشد که در این صورت مانع ثروت مندی و بی نیازی می شود.
شاید، روایاتی که ازدواج را سبب زیاد شدن روزی بیان داشته اند، به همین معنا باشند. [7]
پاسخ چهارم این که، ممکن است گفته شود، مقصود از کسانی که باید برایشان به دنبال همسر بود، افرادی است که حداقل های لازم را دارند و در عین حال می ترسند نتوانند خانواده ای را اداره کنند ولی افرادی که همین حداقل ها را هم ندارند، باید صبر کنند تا شرایط اولیه فراهم شود چنانکه در آیه بعدی به این مطلب تصریح شده است.
نکته مهم دیگر این است که خداوند در این آیه نمی فرماید هر کس ازدواج کند، ثروتمند می شود بلکه می فرماید: «خداوند او را بی نیاز می کند و روشن است که بین «بی نیاز» شدن و «ثروتمند» شدن، تفاوت زیادی وجود دارد. [8]
پی نوشت:
[1] ر. ک: تفسیر نمونه، ج 14، ص 458 و التبیان، شیخ طوسى، ج 7، ص 432
[2] الکافى، ج 5، ص 330
[3] المیزان فى تفسیر القرآن، ج 15، ص 113
[4] توبه/ 28
[5] ر. ک: خلاصةالمنهج، ج 3، ص 38
[6] الکشاف، ج 3، ص 235
[7] ر. ک: میزان الحکمة، محمدى رىشهرى، ج 5، ص 2251
[8] محمد رضا حسین زاده، پرسمان قرآنى ازدواج و خانواده، 1جلد، نشر جمال - قم، چاپ: اول، 1389.
منبع: حوزه نت
نظرات شما عزیزان: