لکّه های سیاهِ زندگی ام، یا کریم! از شما چه پنهان است
درد دارم دوا نمی خواهم، یا دردِ من از تو درمان است
سٰاتِرَالْعُیوب اگر نبودی تو ، خَلق با من چه کار می کردند
پَرده پوشی اگر نمی کردی ، همه از من فرار می کردند
*باهاش حرف بزنیم…..*
زشت و آلوده و خطا کارم، دارم اِقرار می کنم یا رب
گرچه بی آبرو شدم اما، باز اِصرار می کنم یا رب
جُرم و کمکاری ام قبول اما ، تو که از حالِ من خبر داری
دوستان را کجا کُنی مَحروم ، تو که با دشمنان نظر داری
کمکم کن هرآنچه را دارم ، خَرجِ تطهیرِ جان و روح کنم
دورِ ظلم و گناه خط بِکشم، بِرَوم توبه ی نَصوح کنم
*اگه از من بِپرسی دِلِت شورِ چی رو میزنه؟ از دَمِ غروب گفتم: خدایا! ما دلتنگِ شبِ تاسوعاییم، دوباره دورِ هم بشینیم بگیم :…*
ناله ی یا فاطمه در حَرَم افتاد، وای وای وای
عَلَم اُفتاد ، عَلَم اُفتاد ، عَلَم اُفتاد ، عَلَم اُفتاد
* بیایید هَمَمون روضه بخونیم امشب ، عَلَم اُفتاد، روضه ی بچّه هایِ امام حسینِ…*
عَلَم اُفتاد ، عَلَم اُفتاد ، عَلَم اُفتاد ، عَلَم اُفتاد
* اهل روضه امشب براشون همین یک خط کفایتِ، هر جا نشستی خلوت کردی ،شهدا را شریک کن…*
هَدَر نَرفت زِ پرتابِ چِلّه ها تیری
امیرِ علقمه از بس که قد و بالا داشت
همین که در وسطِ گیر و دار، گیر اُفتاد
عمود آمد و فَرقش شکست تا جا داشت
*آی ، خدا کُنه نَفهمی….*
دُرست وقتِ نُزولش همه نگاه شدند رشید بود و زمین خوردنش تماشا داشت
ضَربِ عمود تا دلِ اَبروش را شکافت
فرقِ کسی شبیه سَرِ او دوتا نشد
* به اون ساعتی که دست به بدن نداشت، تیر میان چشمانش بود، به حُرمتِ مادرش اُمُ البنین، که هرچه ادب کرد به بچّه هایِ فاطمه، همه رو حضرتِ زهرا سلام الله علیها، علقمه جبران کرد، همچین که داشت با صورت رو زمین می افتاد، یک وقت دید یک خانومی چادر باز کرده…*
هَوَسَم بود بیاید به سَرَم اُمِ بنین
مادرت فاطمه آمد عَوضِ مادرِ من
«به اُمُّ الْبَنین، الهی العَفو …….»
نظرات شما عزیزان: