فلسفه آهسته خواندن نماز ظهر چیست؟
فلسفه و حکمت بیشتر احکام و مقرارت اسلام براى ما مشخص نیست و تنها از باب تعبّد آن ها راپذیرفته ایم ,و چون خداوند متعال و نبى گرامى اسلام (ص) و ائمه اطهار(ع) فرموده اند یقین داریم تمام دستورهای آن ها مبتنى بر مصالح و مفاسد واقعی است ;از این رو با جان و دل از آن ها اطاعت مى کنیم اگر چه علت گفتارشان را ندانیم . از دستور دکتر که مى گوید: فلان دارو را بخور, فلان آمپول را تزریق کن و از خوردن فلان غذا خوددارى کن و..., پیروی می کنیم با این که نمى دانیم خاصیت فلان دارو و آمپول چیست .
جهر و اخفات در نماز نیز تعبدى است و ما فلسفه آن را به طور کامل نمى دانیم . البته وقتى به روایات مراجعه مى کنیم ،به اشاراتی از ناحیه ائمه معصومین (ع) و شخص پیامبر اکرم (ص) برخورد مى کنیم , لکن نمى توان آن راعلت حقیقى و فلسفه واقعى جهر و اخفات دانست . به این معنا که تمام فلسفه و حکمت در آن خلاصه شود و چیز دیگری نباشد.
محمد بن حمران یا محمد بن عمران از امام صادق علیه السّلام علت بلند خواندن حمد و سوره را در بعضى نمازها وآهسته خواندن آن را در بعض دیگر پرسید. حضرت فرمود: وقتى که پیامبر (ص) را به آسمان بردند, اولین نمازى که خداوند بر او واجب نمود, نماز ظهر روز جمعه بود و فرشتگان به او اقتدا کردند. خداوند براى این که عظمت نماز ظهر روز جمعه را به ملائکه نشان دهد ،به پیامبر (ص) فرمان داد حمد و سوره را بلند بخواند. دومین نمازى که بر او واجب نمود نماز عصر بود, ولى چون کسى بر پیامبر (ص) اقتدا نکرده بود، دستور رسید که آهسته بخواند. بعد نماز مغرب و همین طور عشا را بر او واجب نمود و گروهى ازفرشتگان نیز به او اقتدا کردند. باز دستور رسید که بلند بخواند و سپس وقتى به زمین رسید ،موقع صبح بود و براى این که عظمت نماز صبح را براى مردم تبیین کند، به پیامبر (ص) امر فرمود که حمد و سوره را بلندبخواند.... (1).
بنا براین بلند خواندن حمد و سوره در نمازهاى مغرب و عشا و صبح بر اساس روایات است که فقهاى عظام به آن ها استدلال کرده اند و علما بر این عقیده اند, ولى تعدادى از فقها مانند سیدمرتضى به واجب نبودن قرائت جهریه(بلند خواندن) فتوا داده اند . برخی از علما نیز به این حکم گرایش دارند و آن روایات صحیح را نیز حمل بر استحباب جهر(بلند خواندن)کرده اند، نه وجوب آن .
احتمال دیگر این است که با توجه به این که درصدر اسلام ،مساجد فاقد وسیله روشنایی بود، مسلمانان موظف بودند نمازهایی را که درتاریکی خوانده می شد(نماز صبح ومغرب وعشا بلند بخوانند ،تا دیگر مسلمانان متوجه آنان باشند ،و به صف جماعت ملحق شوند ، ولی نسبت به نماز ظهر وعصر نیازی به این کار نبود. پس از آن که مساجد به وسائل روشنایی مجهز شد، سنت مذکور به حال خود باقی ماند. (2)
بنابراین با وجود احتمالات مختلف ، بلند خواندن حمد و سوره در نمازهاى صبح و مغرب وعشا وجه کاملاً مشخصى ندارد و تعبدی است (3).
پـی نوشت:
(1) صدوق , علل الشرائع , ج 2 ،ص 17و 18
2 . آیت الله مکارم ،بخشی از مسائل کثیر الابتلا ،مسئله 20.
(3) آیة الله حکیم , مستمسک العروة الوثقى , ج 6 ،ص 198با تلخیص
نظرات شما عزیزان: