گنجینه قرآن هاى خطى موزه
این بخش به لحاظ تعداد آثار و برخوردارى از شیوه هاى ممتاز هنر «كتاب آرایى» مانند تذهیب، تجلید و خوشنویسى اهمیت بسیار زیادى دارد. برخى از قرآن هاى موزه در قرون آغازین حیات اسلام، یعنى در قرن دوم و سوم همزمان با حكومت خلفاى عباسى كتابت شده و برخى نیز در سایر ادوار اسلامى، مصادف با دوره حكومت آل بویه، سلجوقیان، ایلخانیان، تیموریان، صفویان و قاجاریه كتابت شده است.
قدیمى ترین قرآن موزه در سال 198 ق. نوشته شده و در آغاز آن، نام مأمون ـ خلیفه عباسى ـ مشهود است. بعضى از قرآنها روى پوست، برخى روى پارچه و مابقى روى انواع كاغذ نوشته شده است.
قدیمى ترین قرآن موزه در سال 198 ق. نوشته شده و در آغاز آن، نام مأمون ـ خلیفه عباسى ـ مشهود است. بعضى از قرآنها روى پوست، برخى روى پارچه و مابقى روى انواع كاغذ نوشته شده است.
قرآنهاى موزه عمدتا به خط كوفى، ثلث، نسخ، محقق و ریحان مىباشد كه برخى،ازابتدا تا انتها به یك شیوه خط خوشنویسى و تعدادى دیگر به شكل توأمان نویسى، كتابت شده است.
اكثر آیات قرآن با مركّب مشكى و برخى دیگر نیز با آب طلا و رنگ لاجوردى تحریر شده است. بخشى از قرآنهاى موزه داراى ترجمه فارسى است كه در بعضى از آنها همزمان با كتابت متن آیات، نگارش ترجمه نیز به دنبال آن انجام پذیرفته ولى در برخى از نسخهها پس از سپرى شدن مدت زمانى طولانى ترجمه فارسى به خط نسخ یا نستعلیق بر آن افزوده شده كه تنوع سبك «ترجمه» در دورهها و قرون مختلف ـ كه بیانگر سیر تاریخى تحول زبان و ادب پارسى است ـ از نكات حائز اهمیت در قرآن هاى مترجَم مىباشد.
در این بخش، آثار ارزشمندى از خطاطان ادوار اسلامى همچون: میرزا احمد نیریزى، فیض الله لاهورى، شمسالدّین عبدالله، دوست محمد بن سلیمان الهروى و على نقى بن محمد كبیر ربّانى، موجود مىباشد.
اكثر صفحات قرآنها با بهره گیرى از هنر زیبا، ظریف و پر كار «تذهیب» مزیّن شده و با استفاده از نقوش زیباى گل و بوته اسلیمى، تُرَنج، سرترنج، لچك ترنج، شمسه و شرفه، جدول كشى و كمند زرین، زنجیره و به كمك انواع رنگها مانند لاجورد، شنجرف و طلا به شیوه اى بسیار زیبا و دل انگیز آراسته شده است.
قرآنهاى موزه عمدتا داراى انواع جلدهاى زیبا شامل جلد چرمى ساده، چرمى سوخت ضربى، سوخت معرّق، جلد طلاكوب، جلد روغنى (لاكى) با تزئینات گل و مرغ و بوته و همچنین برخى قرآنها داراى جلد طلاپوش با سرطبل مىباشد.
یادگارى از عترت
اینك به معرفى یكى از قرآنهاى نفیس موزه مىپردازیم:
این قرآن به شماره 1204 در «دفتر اموال فرهنگى موزه» به ثبت رسیده و تمامى صفحات آن به خط كوفى نوشته شده است.
این اثر گرانقدر، با توجه به نوع خط و نوع تزئینات و كتابت آن بر روى پوست، به قرن سوم هجرى تعلق دارد.
قرآن مورد بحث، داراى 324 ورق است و ابعاد هر ورق 17 × 5/23 سانتیمتر و داراى قطع وزیرى كوچك بیاضى است. جلد آن چرمى با نقوش ترنج و سرترنج و لچك ترنج ضربىاست.
در آخرین صفحه قرآن، ذیل كادر مستطیلى كه داراى نقوش ساده گیاهى است، عبارتى الحاقى و متفاوت با خطّ اصلى قرآن (كوفى) در دو سطر، به خط نسخ كهن مشاهده مىشود كه به واسطه آن، این قرآن شریف به امام حسن عسكرى علیه السلام نسبت داده شده است. متن عبارت چنین است:
«...حسن بن على رضىالله... سنه احدى...»
وقف این كتاب به آستانه مقدسه حضرت معصومه علیه السلام در دوره صفوى صورت گرفته است. واقف اثر، شاه قلى مُهردار(1) استدر سال 956 ق. به وقف آن اقدام نمودهو وقفنامه در ابتداى كتابت مشاهده مىشود.
هر صفحه از قرآن، داراى دوازده سطر است. سر سورهها و ترنجهاى حواشى صفحات با قلم زرّین كتابت شده وصفحات اولیه قرآن داراى رادّه نویسى(2) است.
خط كوفى به كار رفته در این قرآن، از جمله خطوطى است كه از نظر رعایت دقیق اصول «خوشنویسى» اهمیت فوق العاده داشته و از نقطه نظر زیبایى شناختى و مهارت هاى گرافیكى، بسیار حائز اهمیت است.
در این اثر گرانقدر دو شیوه اعراب گذارى را مشاهده مىشود:
1. اعراب گذارى به شكل نقطه هاى شنجرفى.
2. اعراب گذارى رایج معمولى (به شكل فتحه، كسره، تشدید و...)
البته هر دو نوع آن، الحاقى است و بعدها پس از كتابت قرآن به انجام رسیده؛ لیكن اعراب گذارى با نقطه شنجرفى، از قدمت بیشتر و اعراب گذارى دوم، از قدمت كمترى برخوردار است.
یادآورى این مهم خالى از فایده نیست كه قرآن هاى مكتوب در صدر اسلام تا سال 67 ق. فاقد اعراب بودند؛ بعدها چون قرائت قرآن بدون اعراب باعث بروز برخى مشكلات مىشد، لزوم اعراب گذارى قرآن ضرورت یافت.
بنابر قول مشهور، امیرمؤمنان علىبن ابیطالب علیه السلام شاگردش ابوالأسود دوئلى (متوفّاى 69 ق.) را امر فرمود كه به منظور حفظ و پاسدارى از زبان عربى ـ به ویژه جهت تسهیل در امر قرائت قرآن ـ قواعدى وضع كند.
ابوالأسود براى نشانه گذارى فتحه، كسره و ضمّه، «نقطه» را انتخاب كرد كه با رنگى متفاوت با خط قرآن نوشته مىشد؛ بدین ترتیب كه براى فتحه، یك نقطه بالاى حرف و براى كسره، یك نقطه در زیر حرف و براى ضمّه، یك نقطه در وسط یا در جلوى حرف قرار مىدادند و دو نقطه، علامت تنوین بود.
این روش تا سال 175 ق. (اواخر قرن دوم) ادامه داشت؛ در عهد خلافت سفّاح، خلیل بن احمد فراهیدى، نقطههاى ابوالأسود را به نشانههاى ـَـِـُ تبدیل نمود و همچنین وى توانست همزه، تشدید و تنوین را وضع نماید.
همانگونه كه اشاره شد، در این كتاب شریف علاوه بر اعراب گذارى به نقطه، در بسیارى صفحاتْ اعراب رایج فعلى با مركّب مشكى به شكل فتحه، كسره، سكون، تشدید و... مشاهده مىشود كه به شكلى بسیار ابتدایى و غیر هنرى انجام شده و به زیبایى صفحات قرآن لطمه وارد نموده است. این اعراب گذارى، الحاقى است و به نظر مىرسد مدتها پس از كتابت متن قرآن صورت گرفته باشد.
در آخرین صفحه قرآن، ذیل كادر مستطیلى كه داراى نقوش ساده گیاهى است، عبارتى الحاقى و متفاوت با خطّ اصلى قرآن (كوفى) در دو سطر، به خط نسخ كهن مشاهده مىشود كه به واسطه آن، این قرآن شریف به امام حسن عسكرى علیه السلام نسبت داده شده است. متن عبارت چنین است:
«...حسن بن على رضىالله... سنه احدى...»
در مورد قرآن مورد بحث، اگر چه دلیل قطعى بر این انتساب در دست نداریم ـ چون نوع خط و شیوه كتابتِ عبارتى كه باعث انتساب این قرآن شده با شیوه كتابت و نوع خطى كه در سراسر قرآن مشاهده مىشود متفاوت است ـ اما از آنجا كه ائمه معصومین علیهمالسلام خود در زمره كُتّاب و حُفّاظ قرآن و مهمتر این كه نزدیكترین افراد بشر و عاملترین آنها به قرآن محسوب مىشوند، لذا هیچ بُعدى ندارد كه برخى قرآنها توسط ائمه معصومین علیهمالسلام كتابت شده و از گزند حوادث مصون مانده و به دست ما رسیده، اگرچه فاقد نام كاتب باشد.
البته علاوه بر قداست ویژهاى كه قرآن كریم دارد، شرافت و عظمت كاتب نیز ـ به ویژه اگر امام معصوم علیه السلام باشد ـ امتیاز دیگرى بر این كتاب الهى و معجزه جاوید نبوى، مىافزاید.
همان گونه كه اشاره شد، وقف این قرآن به آستانه حضرت معصومه علیهاالسلام در دوره صفوى توسط «خلیفه شاه قلى مُهردار» صورت پذیرفته و داراى وقفنامهاى در 9 سطر است كه مفاد آن به شرح ذیل مىباشد:
«بسم الله الرّحمن الرّحیم، الحمدلله الّذى جعل الوقف ذریعة لنیل السّعادات الاُخرویة فى دارالقرار والصّلوة والسّلام الاتّمان و الاكملان الاشرفان على سیّدالأنبیاء والمرسلین محمّد و آله الطاهرین الاخیار و بعد فقد وقف هذا المصحف المجید الذى لا یأتیه الباطل من بین یدیه ولا من خلفه تنزیل من حكیم حمید، الحضرت الأمیر الجلیل عمدة الأجلاّء فى زمانه خلیفه شاه قلى مُهردار على المؤمنین المتوطّنین و المجاورین والزّایرین روضة السّیّدة العلّیة، العلویة الزّكیة الطّاهرة النّقیة سلیلة ائمّه اطهار ستّى فاطمة بنت الامام الهمام ابى ابراهیم موسى بن جعفر صلوات الله و سلامه علیهما و علیها مشروط بأن یكون المصحف الشّریف موضوعا فى داخل قُبّتها الشّریفة ولایخرج منها الى مكان من الأمكنة لایرهن ولابغیره، وقفا صحیحا شرعیا مؤبّدا مخلّدا بحیث لا یورث ولا یباع ولا یرهب ولا ینقل بوجه من الوجوه ولابغیر، فمن غیّره او بدّله فانّما اثمه على الّذین یبدّلونه. و كان ذلك فى شهر ربیع الاوّل المنتظم فى سلك شهور سنة ستّ و خمسین و تسعمائة هجریة و الحمد وحده العزیز.»
در این «وقفنامه» ضمن حمد و ثناى الهى، به وقف این قرآن شریف بر جمیع مؤمنان، ساكنان، مجاوران و زائران حرم حضرت فاطمه معصومه علیهاالسلام دختر موسى بن جعفر علیهالسلام اشاره شده، و تاریخ وقف در انتهاى وقفنامه، 956 ق. (همزمان با حكومت شاه طهماسب اول صفوى 930 - 984 ق.) تصریح شده است.
-----------------------------------------------------
1. «مُهردار»: از سمتهاى رایج دربار صفوى.
2. «رادّه نویسى»: روشى در تنظیم كتاب است. در گذشته چون شماره گذارى صفحات مرسوم نبوده، این شیوه رواج داشته است. در این روش، اولین كلمه صفحه ما بعد، در ذیل صفحه ماقبل نیز نوشته مىشد تا با كمك آن، ترتیب صفحات مشخص شود و پشت سر هم قرار گیرد.
نظرات شما عزیزان: