اهداف تربيتي - شكوفايي استعدادهاي بالقوه در انسان و تبديل انسان اين جهاني به موجودي الهي روشهاي تربيت در رفتار امام تكريم كودكان: يكي از روشهاي تربيت در اسلام، كه در قرآن مورد توجه است و امام(ره) به بهترين شكل آن در منزل رفتار ميكردهاند، روش تكريم به كودكان است. در مصاحبههايي كه با اعضاي محترم بيت معظم ايشان به عمل آمده، پيوسته اين روش امام را يادآور شدهاند. يكي از نكات اين است كه امام جواب نامههايي را كه بچهها به ايشان مينوشتند، با ابراز علاقه خاصي پاسخ دادهاند. تكرار و تلقين در ديدگاه امامره يكي از روشهايي كه ميتوانست مفيد باشد «تلقين» بود: انسان خودش هم اگر بخواهد ساخته شود بايد آن مسائلي كه مربوط به ساختن خودش است، تلقين كند و به خودش تكرار كند. مطلبي كه تاثير در نفس و انسان بايد بكند، با تلقينات و تكرارها، بيشتر در نفس انساني نقش پيدا ميكند. صابر محمدي
- پرورش بعد مادي و معنوي انسان
- شناخت پيامبران به عنوان نخستين و آخرين پيشگامان تعليم و تربيت انسان
- آگاهي از مقصد، راه و روش و برنامه تربيتي پيامبران
- مراتب رشد در انسان
- تهذيب و تزكيه نفس انسان و آگاهي از كتاب و حكمت
- پرورش انساني برخوردار از توازن و هماهنگي دروني
- خارج كردن انسان از ظلمت گناه و تربيت آن
- تربيت افرادي كه به طور مداوم و تا لحظه مرگ فراگيرنده باشند
- شناختن انسانهايي كه علم و عمل و اخلاقشان نوراني باشد
- شناخت ميراث فرهنگي اسلام و درك هويت اسلامي خويشتن
- ايجاد اعتماد و اطمينان به تواناييهاي خويشتن و مقابله با از خود باختگي
- دستيابي به استقلال فرهنگي، سياسي و اقتصادي
- پرستش خداوند، ترويج اخلاق نيك و گسترش ارزشهاي انساني
به عنوان مثال امام در جواب نامه دانشآموزان كلاس پنجم دخترانه فاطميه اين طور مينويسد: فرزندان عزيزم، نامه محبتآميز شما را قرائت كردم. كاش شما عزيزان مرا نصحيت ميكرديد كه محتاج آنم. اميد است با نشاط و خرمي درسهايتان را خوب بخوانيد و در همان حال، به وظايف اسلامي كه انسانها را ميسازد، عمل كنيد و اخلاق خود را نيكو كنيد و اطاعت و خدمت پدران و مادرانتان را غنيمت شماريد و آنها را از خود راضي كنيد و به معلمهايتان احترام زياد بگذاريد. سعي كنيد براي اسلام و جمهوري اسلامي و كشورتان مفيد باشيد.
از خداوند تعالي، سلامت و سعادت و ترقي در علم و عمل براي شما نور چشمان آرزو ميكنم. سلام بر همه شماها.
29 شهر صفر 1403 روحالله الموسوي الخميني
توجه به ذوق هنري بچهها:محمدحسن رحيميان نقل ميكنند كه يكي از دوستان همراه با خانواده، به دستبوسي حضرت امام نائل شدند. بعد از دستبوسي، به حقير مراجعه كرد و گفت اين پسرم كه كلاس پنجم دبستان است، دفتر نقاشياش را براي تقديم به امام آورده بود كه محافظان مانع آوردن آن به خدمت امام شدند. براي همين خيلي ناراحت شده است.
دفتر نقاشي را گرفتم و در روز بعد ضمن توضيح، خدمت امام تقديم كردم. حضرت امام با دقت تمام اوراق آن را ملاحظه كردند و بويژه با روِيت پشت آن كه عبارت بود از تانكي كه چرخهاي آن را مداد تراش و تنه آن را كتاب و لوله شليك آن را يك مداد و سرنشين آن را يك طفل دانشآموز تشكيل داده بود و... متبسم شدند.
سپس دستور دادند براي تشويق اين دانشآموز خردسال و همچنين طراحي آن دفتر كه به وسيله امور تربيتي يكي از مناطق آموزش و پرورش تهران تهيه شده بود جايزهاي مناسب پرداخت شود كه جايزه همراه با نامهاي از سوي دفتر به ايشان تقديم شد.
همچنين از قول يكي از خانوادههاي حضرت امامره نقل ميشود كه من وقتي خدمت امام ميرسيدم، سلام ميكردم. اما ايشان سعي داشتند زودتر به من سلام كنند. وقتي ايشان سلام ميكردند، من جواب سلام ايشان را ميدادم خيلي مهربان و دلنشين با ما برخورد ميكردند.
يكي از نوههاي ايشان نقل ميكند امام در خانواده علاقه زيادي به كودكان داشتند. هر گاه كه من به خدمت ايشان ميرسيدم و فرزندم را نميبردم، ايشان ميپرسيدند، چرا حسين را نياوردي؟ ميگفتم حسين خيلي شيطنت و بدي ميكند، شما اذيت ميشويد.
امامره ميفرمودند: بچه بايد بدي بكند، اين كار بچهها بدي نيست، شما اشتباه ميكنيد كه ميگوييد بچه بدي ميكند، بچهها بايد اين كارها را بكنند از اينكه شما بياييد و بچهها را نياوريد، من اذيت ميشوم.
به علت اين برخورد حضرت امامره و احترامي كه به كودكان قائل ميشوند، كودكان نسبت به ايشان شديدا مشتاق و مأنوس بودند، به طوري كه علاقه فرزند يادگار حضرت امامره يعني علي آقا به امام فوقالعاده بوده است.
بچههاي خردسال معمولا به پارك، مهماني و تفريح علاقه دارند، اما اين بچه از اوان كودكي تنها دلخوشياي كه داشت، اين بود كنار حضرت امامره باشد. ملاحظه ميكنيم شخصيتي كه در همه ابعاد رشد كرده و به كارهاي خيلي عظيم سياسي و اجتماعي اقدام ميكند، در داخل خانه رسالت تربيتي خود را فراموش نمينمايد و اين برخورد عاطفي و تكريم اخير با كودكان به تعبير يادگار امامره، حجت الاسلام حاج احمد آقا خميني، يك ذره روي مسائل اساسي و روي تصميمگيريهاي ايشان اثر نميگذاشت. ي
عني كه پرداختن به كارهاي بزرگ باعث نميشد ايشان كارهاي كوچك را فراموش كنند و نه اين كار عاطفي كوچك باعث ميشد در تصميمگيريهاي كشوري خودشان متاثر و متوقف شوند.
روش مطايبه و تفريح: مطايبه به معني شوخي است. حضرت امامره گاهي نوههاي خود را سرگرم كرده و از اين راه با آنها مطايبه ميكردند و مطالب لازم را ميآموختند. يا مشاعره مكالمه (بيان جملهها و درخواست از طرف مقابل براي آغاز كردن جملهاي كه كلمه اول آن، آخرين كلمه جمله رقيب باشد) و... از جمله تفريحات سالمي است كه ايشان با نوجوانان و منسوبين به كار ميبردند.
روش احسان در مقابل احسان: يكي از روشهايي كه در اسلام به آن توجه ميشود، احسان كردن در مقابل احسان است. اگر يك بزرگ از خردسال رفتار انساني ببيند با انجام دادن رفتار مشابه نسبت به كودك، باعث تقويت آن رفتار در كودك ميشود. اين روش از جانب حضرت امامره مورد توجه بوده است.
از فرزند چهارمين شهيد محراب حضرت آيتالله اشرفي اصفهاني نقل ميكنند كه ميگويد: حدود 40 سال پيش كه 1514 ساله بودم، روزي براي استحمام به گرمابهاي در قم رفته بودم، در بدو ورود مشاهده كردم يكي از آقايان كه سر خود را صابون زده و روي چشمانش را نيز كف صابون پوشيده است، با دست به دنبال ظرف آب ميگردد.
بلافاصله ظرفي را كه نزديكم بود برداشته و از خزينه پر آب ساختم و دو بار روي سر ايشان ريختم. آن مرد نوراني نگاه تشكرآميزي به من انداخت و پرسيد آيا شما هم سر خود را شستهايد؟ عرض كردم خير تازه به حمام آمدهام. سرانجام به گوشهاي رفته و سر و صورت خود را صابون زدم، قبل از اينكه آب بر سر خود بريزم، ناگاه دو ظرف آب روي سرم ريخته شد. چشم خود را باز كردم ديدم آن مرد بزرگ به تلافي خدمت من با كمال بزرگواري محبت كرده است. در خانه موضوع را به مرحوم پدرم گفتم، لكن چون او را نميشناختم نتوانستم معرفي كنم.
يكي از روزهاي عيد مذهبي كه با پدرم به منزل علما رفتيم، ناگاه چشمم به ايشان افتاد و او را به پدرم نشان دادم. پدرم فرمود: عجب! ايشان حاج آقا روحالله خميني است!
رفتار در عمل: رفتار مربي، بيش از كلام او در افراد بويژه در كودكان تاثير ميكند. كودك سعي ميكند در رفتارهاي خود از بزرگسالاني كه با او در ارتباط هستند، تقليد نمايد. تقليد تاثير فوقالعادهاي در تربيت دارد. نكته ظريف اينجاست كه هر قدر بين بزرگسالان و كودك رابطه عاطفي قويتري حاكم باشد، اين تاثيرپذيري بيشتر است، لذا حضرت امامره به رابطه مادر و كودك اشاره ميكنند و ميفرمايند: آنقدر كه بچه از مادر چيزي ميشنود، از پدر نميشنود. آنقدر كه اخلاق مادر در بچه كوچك نورس تاثير دارد به او منتقل ميشود، از ديگران عملي نيست. مادران مبدا خيرات هستند و اگر خداي نخواسته مادراني باشند كه بچههاي بد تربيت كنند، مبدا شرند.
اين تاثير به اين علت است كه علاقه بچه به مادر بيشتر از همه علايقش هست و هيچ علاقهاي بيشتر از علاقه مادري و فرزندي نيست.
به همين نسبت پدر، معلم و مربي با رفتار خودشان متربي را تحت تاثير قرار ميدهند و هر قدر معلم موفق باشد در ايجاد الفت و عاطفه سالم بين خود و شاگرد، به همان نسبت در شكل دادن شخصيت شاگرد موفقتر خواهد شد. اگر مادر و پدر در خانه و معلم در كلاس رفتار صحيح اسلامي داشته باشند لكن در سطح جامعه رفتارها با گفتارها نخوانند، هدفهاي تربيتي در دبستانها و دبيرستانها عقيم ميمانند.
پرورش با شيوه آسانگيري و جذب : يكي از فرزندان امام ميگويد: سن تكليف من در تابستان بود و قم بسيار گرم بود. روزها نيز بلند بود. امام مرا به مسافرت بردند كه مسافر باشم و نتوانم روزه بگيرم، ولي در طول زمستان، هفتهاي 3 شب ما را بيدار ميكردند براي سحري خوردن، سحري ما را ميدادند و خود به نماز ميايستادند.
يكي از نوههاي امام هم ميگويد: خانه حاج احمدآقا بوديم، امام وارد شد. سوال كردند نماز خواندهايد؟ گفتيم: نه. گفت: بلند شويد بخوانيد. گفتيم: تلويزيون فيلم دارد و اگر بخواهيم نماز بخوانيم بايد پشت به تلويزيون كنيم.
گفت: عيب ندارد رو به تلويزيون بخوانيد. گفتيم: اگر ركوع و سجود كنيم فيلم را نميبينيم. گفت: بدون آنها بخوانيد. فقط حمد و سوره بخوانيد... امام مخصوصا اين طور كردند كه روحيه نماز خواندن در ما زنده بشود.
ايجاد روحيه خودباوري: در سخنان زيادي، امام از خودباختگي در برابر غرب و شرق (روسيه آن روز) همه مردم و از جمله جوانان را برحذر داشته است و دائما تاكيد نموده كه «ميتوانيم يك ملت مستقل باشيم و يك ملت آزاد باشيم، پيوند به غير نداشته باشيم و خودمان سر پاي خودمان بايستيم و كارهاي خودمان را خودمان انجام بدهيم...» آزاد باشيم، آزاد فكر كنيم، آزاد عمل كنيم.
در روزگاري كه ملت ما، بويژه جوانان از هر نوع ابتكار، اختراع و نوآوري ممنوع بودند و جايي براي تحقق خودباوري و خوداتكايي نداشتند، امام، جوانها را به آزادگي و استقلال روحي و فكري متوجه كرد. اگر در وزارت آموزش و پرورش واحدي به نام «مركز پژوهش و نوآوري دانشآموزان» وجود دارد، از بركات انگيزشي است كه امام در جوانها ايجاد كرد.
پرورش به شيوه محبت: در سخني امام به معلمان يادآور شدهاند: اين جوانها و... پيش شما ميآيند، اينها فرزندان شما هستند يك تربيت با محبت و همانطوري كه فرزند خودتان را ميخواهيد تربيت بكنيد.
امام با فرزندان خويش نيز چنين عمل كردهاند. خانم دكتر طباطبايي عروس حضرت امام ره ميگويد: گاهي علي با امام به حسينيه (جماران) ميرفتند. من به آقا عرض ميكردم علي با شما به حسينيه نيايد... اين كه امام با آن عظمت در آنجا (حسينيه) بايستد و يك بچه هم در كنار ايشان باشد و همراه امام دست تكان بدهد، بد است.
ايشان فرمودند: چرا بد است؟ بچه كه دلش ميخواهد بيايد كنار من بايستد؛ بدي ندارد. بگذار بيايد و راحت باشد و هر كاري دلش ميخواهد بكند؛ بدي ندارد.
پرورش بر مبناي فطرت: امام با توجهي كه به فطرت در خلقت انسان دارند، در تربيت نسل جوان هم ميخواهند اين منبع دروني كاويده شود و پرورش از درون جوان سرچشمه گيرد. به همين مناسبت فرمودهاند: چنانچه اين اطفال را از اول يك نحو تربيت بكنند كه در آن انحراف نباشد، تربيتهاي مناسب با ايشان باشد... آنها را به آن راهي كه فطرتشان اقتضا دارد هدايت كنند... كشور را كشور نوراني، كشور انساني، كشور به فطرتالله، تربيت ميكنند.
فطرت جوان، حقجويي، حقخواهي، دادگري، ظلمستيزي، تساوي فرصتها و آزادي و آزادگي و امكان رشد براي همه استعدادها را داراست. در چند سال گذشته ما شاهد حركت عظيم نسل جوان با توجه به همين خواست هاي فطري بوديم. امروز هم از طريق تلويزيون ملاحظه ميكنيم در بسياري از كشورهاي جهان در صف مبارزه با ستم و استبداد و استعمار جوانان پيشقدم هستند، در نظام آموزشي، با توجه به فطرت، كتابها و مقالات خوب و گوناگوني در چند سال اخير نوشته شده است.
نقش خانواده در تربيت: امام خمينيره در زمينه نقش خانواده و خصوصا مادر در تعليم و تربيت فرزندان بيانات متنوع و مبسوطي دارند كه به ذكر برخي از آنها اكتفا ميشود.
اولين مدرسهاي كه بچه دارد، دامن مادر است. مادر خوب، بچه خوب تربيت ميكند؛ چون بچهها آن علاقهاي كه به مادر دارند به هيچ كس ندارند و در دامن مادر كه هستند تمام... آرزوهايي را كه دارند، خلاصه ميشود در مادر و همه چيز را در مادر ميبينند.
بچهها از اول كه در دامن مادر نباشند عقده پيدا ميكنند و اكثر مفاسد از اين عقدههايي است كه بچهها پيدا ميكنند. تحقيقات به عمل آمده نشان ميدهد كه چنانچه خانواده در رفع مشكلات رفتاري و آموزشي كودك نقش عاملانه و فعال داشته باشد، در آن صورت اقدامات درماني درمانگر تاثير خواهد گذاشت.
از روشهاي معمول، در شيوه تربيت امامره موضوع «تلقين و تكرار» است، همچنانكه خود ميفرمود: خط عقل همان اعتقاد جازم برهاني است و اين حاصل برهان اگر با مجاهلات و تلقين به قلب نرسد، فايده و اثرش ناچيز است...
قرآن كه يك كتاب تربيتي است بخصوص در مسائل اخلاقي، به طور آشكار از اين ابزار بهره ميگيرد و مسائل مربوط به اين موضوع را به تكرار و تلقين به قلب مؤمنان وارد ميكند. اين مساله گاهي در كلمات امامره به صورت توصيه در به كارگيري آن در امر خودسازي مطرح ميشود. مثل اينكه خطاب به فرزند گراميشان ميفرمايند: ... پسرم!
چه خوب است به خود تلقين كني و باور خود بياوري يك واقعيت را، كه مدح مداحان و ثناي ثناجويان چه بسا انسان را به هلاكت برساند و از تهذيب دورتر و دورتر سازد...
گاهي اوقات خود آن حضرت با اعمال اين روش به كار تربيت خلق ميپردازد: آقايان ميدانند، ليكن تذكر باز خوب است...
نظرات شما عزیزان: