فرمود: سؤال بزرگى کردى، اما پاسخ آن براى کسى که خدا بر او آسان کرده است مشکل نیست سپس افزود: «تعبد الله و لا تشرک به شیئا و تقیم الصلوة المکتوبة و تؤدى الزکوة المفروضة و تصوم شهر رمضان».
خدا را پرستش کن و چیزى را شریک او قرار نده نمازهاى واجب را انجام ده و زکات واجب (حق مستمندان) را اداء کن و ماه رمضان را روزه بگیر.
بعد فرمود: و اگر بخواهى از ابواب خیرات به تو خبر میدهم عرض کردم اى پیامبر بفرمائید فرمود: «الصوم جنة من النار و الصدقه تکفر الخطیئه و قیام الرجل فى جوف اللیل یبتغى وجه الله ثم قرأ هذه الایه تتجافى جنوبهم عن المضاجع».
روزه سپرى است در برابر آتش و انفاق در راه خدا کفاره گناهان است، و قیام انسان در دل شب براى خشنودى خدا.
سپس آیه تتجافى جنوبهم را قرائت فرمود.
گرچه هیچ مانعى ندارد که آیه مفهوم وسیعى داشته باشد، هم بیدار ماندن در آغاز شب را براى نماز عشاء شامل شود، و هم برخاستن در سحرگاه را براى نماز شب، ولى دقت در مفهوم تتجافى معنى دوم را بیشتر در ذهن منعکس مى کند، زیرا ظاهر جمله این است که قبلاً پهلوها در بستر آرام گرفته سپس از آن دور مىشود و این مناسب قیام در آخر شب براى انجام نماز است، بنابر این دسته اول از روایات از قبیل توسعه در مفهوم و الغاء خصوصیت است.
گرچه درباره اهمیت این نماز پر برکت همان چند روایت فوق کافى به نظر میرسد، ولى این نکته قابل ذکر است که در روایات اسلامى آن قدر اهمیت به این عبادت داده شده است که درباره کمتر عبادتى چنین سخن گفته شده است.
دوستان حق، و رهروان راه فضیلت به این عبادت بىریا که قلب را روشنائى و دل را نور و صفا میبخشد همواره اهمیت بسیار میدادند.
ممکن است بعضى همیشه توفیق بهرهگیرى از این عبادت پر برکت را نداشته باشند، ولى چه مانعى دارد که در بعضى از شبها که این توفیق حاصل است بهرهگیرند، و در آن هنگام که خاموشى همه جا را فرا گرفته، و اشتغالات روزانه همه تعطیل است، کودکان در خواب، و محیط آماده حضور قلب و راز و نیاز با خدا است، بر خیزند و به در خانه خدا روند و دل را بهش نور عشق دوست روشن سازند.
استاد شهید، میگوید:
ما یک سلسله لذّتهاى معنوى داریم که معنویّت ما را بالا مىبرد. براى کسى که اهل تهجّد و نماز شب است جزو صادقین و صابرین و مستغفرین بالاسحار باشد، نماز شب لذّت و بهجت دارد، آن لذّتى که یک نفر نماز شب خوانِ حقیقى و واقعى از نماز شب خودش مىبرد، از آن (استغفراللّه ربّى و اتوب و الیه) ها میبرد، از آن (العفو گفتنها) و یاد کردن و دعا کردنهاى حدّاقل چهار مؤمن مىبرد، و آن لذّتى که از آن (یا ربّ یا ربّ) گفتنها مىبرد، هیچ وقت یک آدم عیّاش که در کابارهها میگردد، احساس نمیکند.
لذّت آن نماز شب خوان خیلى عمیقتر، نیرومندتر و نشاط بخش تر است.
ولى اگر ما خودمان را غرق در لذّت مادّى دنیا کنیم مثلاً سر شب بنشینیم دور هم و شروع کنیم به گفتن و خندیدن و فرضاً غیبت هم نکنیم که حرام است، صرفاً شوخیهاى مباح هم بکنیم و بعد هم سفره را پهن کنیم و آنقدر بخوریم که نفس کشیدن برایمان دشوار شود، بعد مثل یک مرده در رختخواب بیفتیم. آیا در این صورت توفیق پیدا مىکنیم که سحر از دو ساعت مانده به طلوع صبح بلند شویم و بعد، از عمق روح خودمان (یا ربّ یا ربّ) بگوییم؟ اساساً بیدار نمىشویم و اگر هم شویم مثل مستى که چند جام شراب خورده است، تلو تلو مىخوریم.
پس اگر انسان بخواهد لذّتهاى معنوى و الهى را در این دنیا درک کند، چارهاى ندارد جز این که از لذّتهاى مادّى کسر کند. به خدا قسم لذّتى که یک مرد با ایمان در آن وقت شب که بلند مىشود و چشمش مىافتد به آسمان پر ستاره و آیات آخر سوره آل عمران را که صداى هستى است و از قلب وجود برخاسته است، مىخواند و با هستى هم صدا مىشود، احساس میکند برابر است با یک عمر لذّت مادّى در این دنیا.
یک چنین آدمى، نمیتواند مثل ما زندگى کند نمیتواند سر سفره شام بنشیند در حالى که ظهر غذاهاى سنگین، انواع گوشتها، روغنهاى حیوانى و نباتى، انواع شیرینیها و انواع محرّک اشتهاها را خورده است؛ تازه مقدارى سوپ بخورد تا اشتهایش تحریک شود این روح خود به خود میمیرد، این آدم نمیتواند در نیمههاى شب بلند شود و اگر هم بلند شود نمىتواند لذّت ببرد.
منبع: behdasht.news
نظرات شما عزیزان: