به طور مثال پدر یا مادری که آرزوهای برآورده نشده در زندگی دارد به هیچ وجه نباید فرزندش را زیر فشار بگذارد که به آن آرزوها دست یابد و در واقع شکست خود را با پیروزی فرزندش جبران کند. مثلا پدری که خود پزشک نشده است، بخواهد با پزشک شدن پسرش در واقع به آرزوی خود برسد، چه بسا که آن فرزند هیچ علاقهای به حرفه پزشکی نداشته باشد در نتیجه با عدم موفقیت و سرخوردگی مواجه میشود و فرصت یگانهای را که در اختیار داشته به خاطر دخالتها و اجبار دیگران اینگونه از دست بدهد. نکته دیگری که حائز اهمیت است این است که فرزند خود را روی طیف وسیعی از تجارب قرار دهید. این امر باعث فعال شدن استعدادهای نهفته وی میشود. فکر نکنید چون او علاقهای نشان نمیدهد، بنابراین استعدادی هم در آن زمینه ندارد. بگذارید مرتکب اشتباه شود. اگر همه کارها را به طور کامل و بی نقص انجام دهد، هرگز برای کشف و گسترش یک استعداد خطر نخواهد کرد. و مورد مهم دیگر اینکه هیچگاه کودک تان را مجبور به یادگیری نکنید. این امید که برای پیشرفت و رشد دادن استعدادهای کودکان، باید هر روز درسهای خاصی را به آنان آموخت، ممکن است آنان را مضطرب و دلزده کند و نتیجهاش درست عکس انتظار شما شود. پدران و مادران میتوانند رفتار کودک را در محیط خانه مورد مشاهده دقیق قرار داده و به رغبتهای او پیببرند. کودکان به هر چه علاقه داشته باشند خود را در محیط خانه به همان مشغول میکنند، بنابراین بر اثر مشاهدههای مختلف میتوان پیبرد که کودک به چه چیز بیشتر علاقه نشان میدهد، پس با مراقبت و مشاهده به تدریج میتوان به ذوق و رغبت کودکان پی برد. در مواردی هم میتوان به وسیله پرسشها به ذوق و رغبتهای آنان پیبرد. برای اینکه بهتر بتوان در این کار توفیق یافت باید از هر دو وسیله استفاده کرد یعنی هم رفتار کودک را مورد مشاهده و مطالعه قرار داد و هم از او سوالاتیکرده پاسخهای وی را تجزیه و تحلیل کنیم. منبع: قانوناستعداد کودکان خود را چگونه بشناسید؟
نظرات شما عزیزان: