خداوند میفرماید:
1. (آیا کافران نمیدانند که آسمانها و زمین بسته بودند و ما آنها را گشودیم و هر چیز زندهای را از آب پدید آوردیم؟ چرا ایمان نمیآورند؟ ) (1)
آسمان و زمین ابتدا پیوسته و به هم چسبیده بودند، سپس خداوند آسمان را شکافت و آن را هفت قسمت کرد و آنگاه زمین را آفرید. ابتدا آسمان نمیبارید، ولی پس از شکافته شدن باریدن آغاز کرد و چیزی در زمین نمیرویید که با بارش باران، زمین رستن آغاز کرد و برای زندگی مناسب شد.
2. (اوست کسی که آسمانها و زمین را در شش روز آفرید و عرش او بر رویآب بود تا شما را بیازماید که کدام یک نیکوکارترید و اگر بگویی که شما پس از مرگ برانگیخته خواهید شد، بیگمان کسانی که کافر شدهاند خواهند گفت که این ادعا جز سحری آشکار نیست.) (2)
مراد از آفرینش آسمانها و زمین در این آیه، جمع اجزای آنها و جدا کردن و شکافتنشان در شش روز است که روز اول آن یکشنبه و روز آخر آن جمعه است.
تخت پادشاهی خداوند در آن زمان بر روی آب قرار داشت؛ یعنی آب در آن زمان تنها عنصر تشکیل دهندهی هستی بود. اما مقصود از «استوی علی العرش» آن است که وجود ذات باری تعالی، آسمانها و زمین را پر کرد و ادارهی آن را بر عهده گرفت.
اما منظور از آیه (کرسی او آسمانها و زمین را در بر دارد، نگهداری آنها بر او دشوار نیست و او بلند پایه و بزرگ است) (3)، آن است که حق تعالی که بلند مرتبه و بزرگ است، از حفظ و ادارهی آنها (آسمانها و زمین) عاجز نیست.
3. (و آسمان را به نیرو برافراشتیم و حقا که ماتواناییم و زمین را گستردیم و چه نیکو گسترندگانیم و از هر چیز جفتی بیافریده ایم، باشد که عبرت گیرید.) (4)
4. (آیا به این آسمان بر فراز سر شان نظر نمیکنند که چگونه آن را بنا کردهایم و آراستهایم و هیچ شکافی در آن نیست؟ و زمین را گستردیم و در آن کوههای بلند افکندیم و از هرگونه نباتات خوش منظر در آن رویاندیم. بینشی و پندی است برای هر بندهای که به خدا باز گردد.) (5)
5. (بزرگوار و متعالی است خداوندی که فرمانروایی به دست اوست و او بر هر چیزی تواناست. آن که مرگ و زندگی را بیافرید تا بیازمایدتان که کدام یک از شما به عمل نیکوتر است و اوست پیروزمند و آمرزنده. آن هفت آسمان طبقه و طبقه را بیافرید. در آفرینش خدای رحمان هیچ خلل و بینظمی نمیبینی. پس بار دیگر نظر کن! آیا در آسمان شکافی میبینی؟ بار دیگر نیز چشم باز کن و بنگر! نگاه تو خسته و درمانده نزد تو باز خواهد گشت.) (6)