برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان ندای وحی و آدرس nedayevahi.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.
آزار دادن مردم و شکستن دل دیگران ازجمله مواردی است که طبق آموزههای قرآن کریم و حدیث اهل بیت علیهم السلام، در گروه حقالناس قرار میگیرد و دستورهای زیادی مبنی بر رعایت حقوق مردم در این رابطه وارد شده است.
هركس در انگیزه هاى درونى و تمایلات روانى خودش دقت كند خواهد دید كه ریشه بسیارى از آنها رسیدن به كمال است. اساساً هیچ فردى دوست ندارد كه نقصى در وجودش باشد و سعى مىكند كه هرگونه كمبود و نارسایى و عیب و نقصى را تا سر حدّ امان از خودش برطرف سازد تا به كمال مطلوبش برسد، و پیش از برطرف شدن نقصها، آنها را از دیگران پنهان مىدارد.
قرآن کریم علاوه بر تصریح به قضایای قطعی و شک ناپذیری که با عباراتی نظیر «لاریب فیه» بیان می نماید، انسان ها را دعوت به ایمان تحقیقی نسبت به قضایای یقینی نموده و ایمان تقلیدی نسبت به آن ها را آن گاه که مبتنی بر ظن و گمان باشد، کافی نمی داند. این همه دلیل بر آن است که شناخت یقینی از دیدگاه قرآن امکان داشته و راه آن بر روی همگان باز است، گرچه راهیان این راه اندک اند.
در قرآن بر اهمیت آخرت تأکید شده و ایمان به آن از اصول دعوت همه پیامبران بوده است. تقریبا در بیش از یک سوم آیات قرآن در مورد آخرت یا همان معاد صحبت شده است. به اعتقاد برخی از عالمان آخرت پس از پایان زندگی دنیوی آغاز می شود، اما به نظر گروهی دیگر، آخرت در این دنیا نیز هست و بر دنیا احاطه دارد.
آیا «مهدی» عنوان جعل شده توسط شیعیان است؟ و یا در دیگر فرق از این پدیده اثرى دیده میشود؟ نظر اهل سنت در اینباره چیست؟
پاسخ
تأملی زودگذر در احادیث مربوط به امام مهدی(ع) در کتب مسلمانان کافى است تا به متواتر بودن آنها از پیامبر اسلام(ص) یقین حاصل شود، به شکلى که کوچکترین تردیدى باقی نماند؛ امّا از آنجا که گردآورى همه احادیث پُرشمارى که درباره امام مهدی(ع) وارد شده، در حوصله این بحث نمیگنجد، به ذکر پارهاى از مطالب که بر قطعیّت صدور این احادیث از پیامبر اسلام(ص) دلالت دارند، بسنده میکنیم:
دیه، نمایانگر بها و ارزش انسان نیست، چون ارزش انسان بسیار بالا است و قابل مبادله مالى نبوده و با معیار هاى مالى نمى توان سنجید.
دیه مربوط به جبران خسارت جانى با توجه به بُعد اقتصادى آن است. توضیح این که: انسانها ابعادى دارند، از جمله:
چرا دیه زن و مرد برابر نیست؟
دیه، نمایانگر بها و ارزش انسان نیست، چون ارزش انسان بسیار بالا است و قابل مبادله مالى نبوده و با معیار هاى مالى نمى توان سنجید.
دیه مربوط به جبران خسارت جانى با توجه به بُعد اقتصادى آن است. توضیح این که: انسانها ابعادى دارند، از جمله:
1- بُعد انسانى و الهى: همه (چه زن و چه مرد) از روح ملکوتى الهیّه بهرهمندند و از این جهت بین زن و مرد هیچ تفاوتى نیست. زن به همان درجه و مرتبه از کمال انسانى مى تواند دست یابد که مردان مى توانند دست یابند . هیچ یک از قوانین و احکام اسلامى در این جهت بین زن و مرد تفاوتى قرار نداده است.
2- بعد علمى و دانشطلبى: خداوند در هر دو ابزار شناخت قرار داده است و هر دو مىتوانند به معارف عالى دست پیدا کنند. در این بعد نیز بین زن و مرد تفاوتى نیست.
3- بعد جسمانى و مادى: در این بعد بین زن و مرد تفاوت هست. این تفاوت باعث مىشود که هر یک از دو جنس (مذکر و مونث) به مقتضاى شرایط وجودى خویش مسئوولیت هایى را پذیرا باشند. اسلام با توجه به همین امر مسئوولیتهاى اقتصادى خانواده را بر دوش مرد خانواده قرار داده و بر آنها تکلیف نموده است نه بر زنان و زنان نیز هیچ گاه نمى گویند که چرا این مسئولیت بر ما تکلیف نشده است.
واقعیت این است که مردان در اقتصاد خانواده (با توجه به مسئولیت هاى تعیین شده در اسلام بر آن ها )بیشتر نقش دارند، از این رو با فوت آنان ضربه اقتصادى بیشترى به خانواده وارد مىگردد.
زنان با شرایط فیزیکى شان باردار مىشوند و بچه شیر مىدهند. اینها کارهاى خوب و با ارزشى است اما این چیزها اقتصاد خانواده را تأمین نمىکند.
بنابر این زن و مرد از جهت توان جسمى متفاوتند که این فرق موجب تفاوت در نقش آن دو در امور اقتصادى مىشودو بر طبق آن مسئولیت هائى بر عهده آنها گذاشته و تکلیف مى شوند.پس تفاوتها بر اساس تناسب است، نه نقص و کمال.
نتیجه:
همان گونه که قرار دادن مسؤولیتهاى اقتصادى همانند: نفقه، مهریه و دیه عاقله که در اسلام بر دوش مردان قرار داده شده است، طبعاً از دست رفتن مرد خانواده، ضربه اقتصادى به افراد خانواده (زن و فرزندان) وارد مىشود.
شریعت اسلام براى جبران این ضربه و کاهش آن، مسئله دو برابر بودن دیه مردان را مطرح کرده است.
اگر با دقت در این حکم شرعى نگاه کنیم، متوجه مىشویم که در این جا، اسلام مراعات حال زنان خانواده را نموده است؛ زیرا دو برابر بودن دیه مرد به این معنا است که مبلغ دو برابرى نصیب دیگر افراد خانواده (زن و فرزندان) شود. در طرف دیگر نصف بودن دیه زن به این معنا خواهد بود که در صورت قصاص باید نصف دیه پرداخت شود تا زن و فرزندان مرد (که مورد قصاص قرار خواهد گرفت) از این درآمد بتوانند زندگى کنند؛ بنابراین از هر طرف نگاه کنیم، در این مسئله مراعات حال زن و فرزندان خانواده شده است، و اصولاً در برخى موارد مرد و زنى که دیه آنها طرح مىشود، وجود ندارند تا از آن بهرهمند شوند؛ بنابراین مسئله دیه در قانون اسلامى، هماهنگ با شرایط مردان و زنان و مسئولیتهاى آنها در خانواده تنظیم شده و کاملاً حکیمانه است.
از نظر منابع معتبر اهل سنت «مهدی» وعده داده شده از طرف پیامبر اکرم(ص) که از اولاد و نوادگان وى است، شخصیتى است که هنوز زاده نشده و در آخرالزمان که دنیا آماده ظهور وى میشود به اذن خداوند خلق و براى احقاق دین حق قیام میکند!، براى رد به این شبهه چه پاسخى دارید؟
توکل از مفاهیم بسیار عالی و بلند در شریعت اسلام است و شناخت صحیح آن، مبتنی بر مقدماتی است. حقیقت توکّل حالتی قلبی است که واقعیت آن اینست که فقط خدا را منشأ اثر ببیند و بر اسباب تکیه نکند و در عمل هرجا تکیه بر اسباب وظیفه است، بر آن تکیه کند و در غیر آن به اسباب اعتنا ننماید.
متن حاضر، متن یک جلسه از سلسله دروس اخلاق توحیدی است که تدوین شده است.
انسان به دلیل اجتماعی بودنش، به جمعی نیاز دارد که انیس او باشند، تا از غم ها و سختی ها رهایی یابد و استعدادهای نهفته اش را به فعلیت برساند؛ وگرنه انسانیت انسان، بی معنا خواهد بود. به همین دلیل زندگی انسان، شکل گروهی به خود گرفته و اجتماعات متفاوت در عین حال، شبیه به هم را به وجود آورده است. رشد و تعالی انسان ها تنها در محیط و اجتماع سالم و پاک، امکان پذیر است؛ زیرا افراد یک اجتماع سالم، همانند اعضای یک بدن، در طریق حیات اجتماعی و سازمان دادن به زندگی صحیح انسانی سهیم و شریک اند و هیچ یک از آنان نمی تواند خود را در قبال سودها و زیان های اجتماعی بی تفاوت دانسته و عکس العملی از خود نشان ندهد. در چنین شرایطی است که مسئله امر به معروف و نهی از منکر (نظارت همگانی) ضرورت می یابد و موقعیت اساسی و بنیادی آن که چون خون در تمام اعضا و جوارح انسان جریان دارد، در صحنه حیاتی انسانی جلوه می کند.
چهار علت نمازهای روزانه از زبان رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم)
چرا نماز صبح می خوانیم؟ صبح آغاز فعالیت شیطان است، هر که در آن ساعت نماز بگذارد و خود را در معرض نسیم الهی قرار دهد از شر شیطان در امان می ماند.
چرا نماز ظهر می خوانیم؟ ظهر، همه عالم تسبیح خدا می گویند زشت است که امت من تسبیح خدا نگویند. و نیز ظهر وقت به جهنم رفتن جهنمیان است لذا هر که در این ساعت مشغول عبادت شود از جهنم بیمه می شود.
چرا نماز عصر می خوانیم؟ عصر زمان خطای آدم و حواست و ما ملزم شدیم در این ساعت نماز بخوانیم و بگوییم ما تابع دستور خداییم.
چرا نماز مغرب می خوانیم؟ مغرب لحظه پذیرفته شدن توبه حضرت آدم است و ما همه به شکرانه آن نماز می خوانیم.
چرا نماز عشا می خوانیم؟ خداوند متعال نماز عشا را برای روشنایی و راحتی قبر امتم قرار داد.
نماز از کلید واژههای قرآنی است و تنها با مادهی «صلوهٌ» (و بدون احتساب کلمات دیگری مانند عبارت، فکر، قیام، رکوع، سجده، تسبیح و ...) در 91 مورد از آیات کریمه آمده، و این مقدار «فراوانی» نمایانگر جایگاه و اهمیت آن است. «صلوة» در قرآن واژگانی فراگیراست. اختصاص به دورهی پس از بعثت پیامبر اسلام (ص) ندارد و در برنامه و تعالیم انبیا و رسولان پیشین (ع) نیز بوده است .1 همانگونه که حکیمان الهی نیز به نماز سفارش و تأکید کردهاند .2