تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان ندای وحی و آدرس nedayevahi.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 14348
بازدید دیروز : 344
بازدید هفته : 15207
بازدید ماه : 68485
بازدید کل : 10460240
تعداد مطالب : 16946
تعداد نظرات : 80
تعداد آنلاین : 1


Alternative content


حدیث موضوعیاک مهدویت امام زمان (عج)اک آیه قرآناک
 
 
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : پنج شنبه 21 / 5 / 1395

 عکسهای جدید کارت پستال ولادت امام رضا (ع)

از نیشابور تا مرو گزارش های مستند و دقیقی از حرکت امام در دست است که توسط راویان موثقی مانند ابوصلت هروی و افراد دیگر ثبت شده است.

امام در نیشابور با استقبال باشکوه مردم رو به رو شد. نیشابور در آن دوره یکی از شهرهای عمده خراسان، آباد و آکنده از مساجد، مدارس و علما بوده است. صاحب تاریخ نیشابور – احمد بن محمد... – نوشته است که مردم نیشابور مقدم آن حضرت را گرامی داشتند و شادی ها کردند و به اتفاق قطب الانام شیخ ابویعقوب الحقانی راهویه مروزی که شیخ و مقدم ارباب ولایت بود به استقبال آن حضرت از نیشابور بیرون شدند و تا قریه مؤیدیه که از قرای نیشابور است به پیشواز رفتند و شیخ با وجود کبر سن مهار ناقه آن حضرت را بر دوش گرفت و تا بیرون شهر نیشابور پیاده راه پیمود و شیخ محمد بن اسلم طوسی نیز در رکاب مبارک بود و چون به نیشابور وارد شد در محله«قزّ» ، کوچه بلاش آباد نزول فرمود و مقام اختیار کرد. در السنه و افواه مشهور است که حضرت سلطان در نیشابور به منبر برآمد و این حدیث را از خواجه کائنات روایت فرمود:

موضوعات مرتبط: ویژه نامه ها
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : پنج شنبه 21 / 5 / 1395

 عکسهای جدید کارت پستال ولادت امام رضا (ع)

کاروان حامل امام رضا(ع) دل تاریخ را می شکافت و می رفت تا با آرام گرفتن در طوس، آیندة حرکت تشیع را در عصر ظهور، در سرزمینی ترسیم کند که شیرمردان و شیرزنان آن با پرچم های خون خواهی و ضرب سکه حماسه و ایثار، به استقبال مهدی آل محمد(ص) بروند.

کاروان به نیشابور رسید، در میان جمعیت استقبال کننده، بیست و چهار هزار نفر قلم به دست در انتظار ثبت سخنان امام بودند که ابوزرعه و محمد بن اسلم از حافظان و محدثان احادیث نبوی به نزد امام رفتند و امام را به حق پدرانش سوگند دادند تا رخسار مبارکش را به مردم بنماید و به عنوان تیمن و تبرک حدیثی از پیامبر اکرم(ص) نقل کنند. مَرکب حامل حضرت، از حرکت ایستاد و حضرت که در حلقة نیروهای امنیتی دستگاه مأمون قرار داشت، پردة کجاوه را به کنار زدند؛ جمالشان برای لحظه ای چشمان عالم و آدم را نورانی خورشید رخسار خود کرد، اشک شوق از گونه ها سرازیر شد و حضرت برای مدتی طولانی در میان گریه ها و ناله های محبان اهل بیت(ع) سکوت کردند؛ آنگاه پس از سکوت مردم، بهار از لبان رضای آل محمد(ص) آغاز شد و امام حدیثی را به واسطه پدر بزرگوارش و ائمه قبل نقل کردند که به پیامبر اکرم(ص) و جبرئیل به حق تعالی ختم می شد. حضرت لب به سخن گشودند و فرمودند:

موضوعات مرتبط: ویژه نامه ها
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : پنج شنبه 21 / 5 / 1395

 عکسهای جدید کارت پستال ولادت امام رضا (ع)

شیخ صدوق در عیون اخبار الرضا روایت کرده است: چون رضا (ع) به نیشابور وارد شد در محله ای به نام قزوینی (غزینی) فرود آمد. در این محله، حمامی بود که امروز به حمام رضا معروف است. در آنجا چشمه کم آبی وجود داشت. امام بر آن کسی را گماشت تا آب چشمه را بیرون آورد تا آنجا که آب بسیار فزونی گرفت و از بیرون کوچه حوضی ایجاد کرد که چند پل می خورد تا آن حوض، آب از آن فرود می آمد سپس امام رضا (ع) به این چشمه وارد شد و در آن غسل کرد و سپس از آن بیرون آمد و در کنار محل آن نماز گزارد مردم نیز متناوبا در این حوض وارد می شدند و در آن غسل می کردند و برای تبرک از آب آن می نوشیدند و در کنار محل آن چشمه نماز می گزاردند و حاجات خود را از خداوند عز و جل طلب می کردند. این چشمه معروف به «چشمه کهلان »است که امروز نیز مقصود نظر مردمان می باشد.

حدیث سلسلة الذهب

در کتاب فصول المهمة نوشته ابن صباغ مالکی آمده است که مولی السعید امام الدنیا عماد الدین محمد بن ابو سعید بن عبد الکریم وازن گفته است در محرم سال 596 مؤلف تاریخ نیشابور در کتابش نوشته است: چون علی بن موسی الرضا (ع) در همان سفری که به فضیلت شهادت نایل آمد، به نیشابور قدم نهاد در هودجی پوشیده و بر استری سیاه و سفید نشسته بود. شور و غوغا در نیشابور برپا شد. پس دو پیشوای حافظ احادیث نبوی و رنج برندگان بر حفظ سنت محمدی، ابو زرعه رازی و محمد بن اسلم طوسی، که عده بی شماری از طالبان علم و محدثان و راویان و حدیث شناسان، آن دو را همراهی می کردند، نزد امام رضا (ع) آمده عرض کردند: ای سرور بزرگ، فرزند امامان بزرگ، به حق پدران پاک و اسلاف گرامی ات نمی خواهی روی نیکو و مبارک خود را به ما نشان دهی و برای ما حدیثی از پدرانت از جدت محمد (ص) روایت کنی؟ما تو را به او سوگند می دهیم. پس امام خواستار توقف استر شد و به غلامانش دستور داد پرده ها را از هودج کنار زنند. چشمان خلایق به دیدار چهره مبارک آن حضرت منور گردید. آن حضرت دو گیسوی بافته شده داشت که بر شانه اش افکنده بود. مردم، از هر طبقه ای ایستاده بودند و به وی می نگریستند. گروهی فریاد می کردند و دسته ای می گریستند و عده ای روی در خاک می مالیدند و گروهی نعل استرش را می بوسیدند. صدای ضجه و فریاد بالا گرفته بود. پس امامان و علما و فقها فریاد زدند: ای مردم بشنوید و به خاطر سپارید و برای شنیدن چیزی که شما را نفع می بخشد سکوت کنید و ما را با صدای ناله و فریاد و گریه خود میازارید. ابو زرعه و محمد بن اسلم طوسی در صدد املای حدیث بودند. پس علی بن موسی الرضا (ع) فرمود: حدیث کرد مرا پدرم موسی کاظم از پدرش جعفر صادق از پدرش محمد باقر از پدرش علی زین العابدین از پدرش حسین شهید کربلا از پدرش علی بن ابی طالب که گفت: عزیزم و نور چشمانم رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: جبرئیل حدیث کرد مرا و گفت شنیدم پروردگار سبحانه و تعالی می فرماید: کلمه «لا اله الا الله »دژ من است. هر که آن را بگوید به دژ من وارد گشته است و آن که به دژ من وارد شده از عذاب من ایمن و آسوده است.

سپس پرده هودج را افکند و رفت. پس نویسندگانی که این حدیث را نوشتند شماره کردند افزون بر بیست هزار نفر بودند. و در روایتی است که بیست و چهار هزار مرکب دان، به جز دوات، در آن روز شمارش شد.

رسیدن امام رضا (ع) به مرو

ابو الفرج و شیخ مفید در تتمه گفتار سابق خویش آورده اند که جلودی آن حضرت را با همراهان خود از خاندان ابو طالب بر مامون وارد کرد. مامون همراهان امام را در یک خانه و علی بن موسی الرضا (ع) را در خانه ای دیگر جای داد. مفید گوید: مامون امام را مورد اکرام و بزرگداشت قرار داد.

 

موضوعات مرتبط: ویژه نامه ها
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : جمعه 20 / 5 / 1395

 

 

 

 

مدارک و شواهد معبتری وجود دارد که علی بن موسی الرضا (علیه السلام) وارد قم شده و نشانه هایی از او در محله ی از ین شهر باقی مانده که و در بین مردم مشهور است، ولی با ین حال، مسیر آن حضرت به هنگام عزیمت از مدینه به مرو، به خوبی مشخص نشده و ورود یشان به قم در منابع تاریخی و رویی به اختلاف نقل شده است.

 

محمد بن یعقوب کلینی (م329) می نویسد: مأمون، علی بن موسی الرضا (علیه السلام) را از راه بصره و شیراز (که شیعیان کمتری داشت) به مرو برد.[1]

محمد بن علی بن بابویه قمی (م381) نقل می کند که مأمون، امام رضا (علیه السلام) را به سوی مرو طلباید و از آن حضرت خواست که از راه کوفه و قم به سوی خراسان حرکت نکند. پس آن حضرت از راه بصره، اهواز، فارس به سوی مرو رفت.[2] ابوالفرج الاصفهانی (م365) هم می نویسد: مأمون به عیسی بن یزید جلودی خراسانی دستور داد تا امام را از راه بصره وارد خراسان کند.[3]

حسن بن محمد قمی (م378) [4] محمد بن نعمان (م413)،[5] فتّال نیشابوری[6] و برخی دیگر از مورخان و محدثان نیز نوشته اند که مأمون عباسی، علی بن موسی الرضا (علیه السلام) و جمعی از آل طالب را به وسیله رجاء بن (ابی) الضحاک جرجانی، عامل و دیوان دولت عباسی و یا عیسی بن یزید جلودی خراسانی، از راه بصره، اهواز و فارس وارد مرو کرد.

طبق همین نقل ها، بعضی از محققان اسلامی حرکت امام7 را از غیر مسیر قم مسلّم گرفته و نوشته اند که مسیر مدینه به مرو در آن زمان از دو راه ممکن بود: یکی از مدینه به بصره، اهواز، بعد به سمت کویر میان یالت های فارس تا مرو.[7] گهای با تکیه به برخی از منابع تاریخی[8]، ین مسیر را چنین ترسیم کرده اند: مدینه، بصره، اهواز، بهبهان، شیراز، اصطخر، ابرقو، دهشیر، یزد، خرانق، رباط پشت بادام، نیشابور، طوس، سرخس، مرو.[9]

مسیر دیگر چنین بود: مدینه، کوفه، بغداد، سپس به سمت جبال که از قم و ری و خراسان می گذشت تا به مرو می رسید.[10]

موضوعات مرتبط: ویژه نامه ها
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : جمعه 20 / 5 / 1395

 

 

روزشمار حرکت امام رضا(ع) از مدینه تا مرو

 

 

در جغرافیای خط سیر امام رضا(ع) از مکه و مدینه و پایان سفر ایشان به طوس و سرخس و سرانجام مرو، اختلافی نیست، اما در حد فاصل بین این دو خط سیر، چند

دیدگاه وجود دارد.

با جمع بندی روایات، به سه خط سیر عمده می توان دست یافت:

الف ـ مدینه، بصره، اهواز، فارس، یزد، نیشابور، طوس، سرخس و مرو.

ب ـ مدینه، نجف، بغداد، قم، ری، سمنان، آهوان، نیشابور، سرخس و مرو.

ج ـ مدینه، مکه، بصره، اهواز، دزفول، اصفهان، یزد، طبس، نیشابور، طوس، سرخس و مرو.

بنا بر خط سیر نخست که مؤید آن روایات قوی و وجود قدمگاهها در طول خط سیر است، جغرافیای تاریخی هجرت امام رضا(ع) از مدینه تا مرو را می توان در چند مرحله آورد و برای هر مرحله با توجه به قراین موجود در روایات و اشارات صریح مورخان نیز مسافت های ذکر شده جغرافی دانان همراه با تطبیق گاهشماری تاریخی را تصور کرد.

هجرت امام رضا(ع) از مدینه به مرو در سال 200ق/195ش بود.(2) امام حج تمتع آن سال را به جای آورد و در هنگام طواف حج، امام جواد(ع) (220 ـ 195ق) با وی بود. امام جواد در آن هنگام شش ساله بود.(3)

امام رضا(ع) در نیمه محرم (سال 201ق/195ش) قبر رسول خدا(ص) را زیارت کرد و با آن حضرت وداع گفت.(4) فاصله مدینه تا بصره 18 منزل (حدود 432 کیلومتر) است.(5) بنابراین ورود امام رضا(ع) به بصره باید در روز شنبه 8 صفر 201ق/19 شهریور 195ش رخ داده باشد.

منزل یا مرحله: جایی است که مسافر، شب به آنجا می رسد و می ماند؛ مسافت بین دو توقفگاه مسافران؛ فاصله ای که مسافر در یک روز طی می کند. هر منزل برابر با 6/28 میل و هر میل برابر 4500 ارش و هر ارش معادل 45 سانتی متر است.

منازل بر حسب راحتی و یا دشواری راه به دو نوع سبک و بزرگ تقسیم می شد. هر منزل تقریبا برابر با 24 کیلومتر می باشد. (فرهنگ دهخدا و فرهنگ معین، ذیل واژه های منزل و مرحله و نیز ارش؛ الاعلاق النفیسه، ص8 ـ 207؛ صورة الارض، ص79).

به قرینه درخواست نیشکر و بیماری امام و نیز تطبیق گاهشماری هجری قمری با هجری شمسی، ورود امام رضا(ع) به اهواز در اواخر تابستان رخ داد.(6) از جهت دیگر، فاصله بصره تا سوق الاهواز نه منزل (حدود 216 کیلومتر) یا 36 فرسخ است؛(7) مسافتی از راه بصره تا اهواز (همان گونه که امروز نیز چنین است) آبی می باشد که باید به وسیله کشتی طی کرد. با توجه به موارد یاد شده، ورود امام رضا(ع) به اهواز در روز یکشنبه 16 صفر سال 201ق/27 شهریور 195ش خواهد بود

موضوعات مرتبط: ویژه نامه ها
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : جمعه 20 / 5 / 1395

 

 

امام رضا علیه السلامروز یازدهم ذیقعدة سال 148 ق. در مدینه متولد شد. نام مادرش «تکتم» بود که بعد از تولد حضرت، از طرف امام کاظم علیه السلامطاهره نام گرفت. نام مادر حضرت را «نجمه» نیز گفته اند. نقش انگشتری آن حضرت «ماشاءالله ولا قوة الاّ بالله» بوده است.

 

اسم حضرت: علی، کنیه: ابوالحسن الثانی، لقب: رضا، شروع امامت: سال 183 در سن 35 سالگی. مدت امامت: 19 یا 20 سال. فرزندان: دو پسر به نام جوادعلیه السلام فرزند دیگر به نام حسین. رافعی می نویسد: امام رضا علیه السلامدر سفری به قزوین آمده، در خانه داود بن سلیمان مخفی شده است. وی از امام نقل کرده است: «فرزندی از حضرت که دو سال یا کمتر داشته در قزوین مدفون است.» این همان امامزاده حسین است که اکنون در قزوین بارگاهی دارد. به احتمال، این مسافرت در سال 193 ق. مقارن با مرگ رشید صورت گرفته است.[1]

شهادت: امام تا سال 201 ق. در مدینه بود، در رمضان آن سال وارد مرو شده و در سن 55 سالگی، آخر صفر سال 203 ق. به علت خوردن انگور مسموم – به اجبار مأمون – مسموم شده و در طوس به خاک سپرده شد.

خلفای معاصر امام

ده سال از مدت امامت حضرت با هارون الرشید (193 – 1علیه السلام 0 ).

پنج سال با محمد امین پسر هارون (198 – 193).

ده سال با عبدالله مأمون پسر دیگر هارون (218 – 193) که با برادرش جنگید.

امام در حدود 20 سال از مأمون بزرگتر بود.

افکار بیگانه در عصر رضوی

ترجمه آثار علمی بیگانگان از زمان امویان شروع شد و در عصر عباسیان بویژه در زمان هارون و مأمون به اوج خود رسید. (همانگونه که در این زمان وسعت کشور اسلامی به بالاترین حد خود در طول تاریخ رسید) مأمون نامه ای به پادشاه روم نوشت و مجموعه ای از علوم قدیم و آثار ارسطو را درخواست کرد و جمعی از دانشمندان مانند «حجاج بن مطر» و «ابن بطریق» و «سلما» سرپرست «بیت الحکمة» کتابخانه بزرگ بغداد را مأمور ترجمه آنها نمود.

«خالد بن یزید»، طب وشیمی را (می خواست از راه شیمی طلای مصنوعی به دست آورد) «حنین بن اسحاق» بعضی از کتب سقراط و جالینوس را، ابن مقفع، کلیله و دمنه و همین طور کتاب اقلیدس را، به عربی برگرداندند. خود مأمون نیز ترجمه می کرد. یعقوب ابن اسحاق کندی که در طب، فلسفه، حساب، منطق، هندسه و نجوم خبره بود و درتألیفات خود از روش ارسطو پیروی می کرد، بسیاری از کتاب های فلسفه را به عربی برگرداند و مشکلات آن را توضیح داد.

کسانی را به قسطنطنیه فرستاد تا کتاب های کمیاب فلسفه، هندسه، موسیقی و طب را بیاورند. محمد بن موسی خوارزمی – ریاضی دان بزرگ – جبر را از حساب جدا کرد. «دارالحکمه» کتابخانه بزرگی بود که به احتمال قوی هارون آن را بنیانگذاری و مأمون تقویت کرد و همچنان باقی بود تا بغداد به دست مغولان افتاد. آنان که از تمدن و فرهنگ بویی نبرده بودند آن را به آتش کشیدند.

موضوعات مرتبط: ویژه نامه ها
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : شنبه 19 / 5 / 1395

 

امام رضا(ع)و قیامهای علویان

از مهمترین و خطرناکترین شورشهائی که عباسیان با آن روبرو گردیدند،شورش «محمد بن ابراهیم الحسین »معروف به «ابن طباطبا علوی »بود که اداره کننده کارهای او«ابو السرایا السری بن منصور»نام داشت. 

ابن طباطبا،مدینه را به قصد کوفه ترک کرد تا آتش شورش خود را بر ضدعباسیان بر افروزد. مردم کوفه که دیدند دعوت او برای «رضا از آل محمد» [1] 

است، و او برای آنان بیعت می طلبد و میگوید که حکومت باید طبق کتاب خداو سنت پیامبر(ص)و سیره علی(ع)باشد،پیرامون وی گرد آمدند. 

تکیه گاه و امید«ابن طباطبا»در اعلام انقلاب خود،بر اساس پشتوانه پایگاههای مردمی دوستانش بود که مردمی موافق و مؤید خط مکتب امام علی(ع)داشت.این بود پشتوانه ای که از خلال واکنش های نیرومند انقلاب «ابو السرایا»در جهان اسلامی کشف کردیم.

موضوعات مرتبط: ویژه نامه ها
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : شنبه 19 / 5 / 1395

 

امامان پاک ما در میان مردم و با مردم می زیستند،و عملا به مردم درس زندگی و پاکی و فضیلت می آموختند،آنان الگو و سرمشق دیگران بودند،و با آنکه مقام رفیع امامت آنان را از مردم ممتاز می ساخت،و برگزیده ی خدا و حجت او در زمین بودند در عین حال در جامعه حریمی نمی گرفتند،و خود را از مردم جدا نمی کردند،و به روش جباران انحصار و اختصاصی برای خود قائل نمی شدند،و هرگز مردم را به بردگی و پستی نمی کشاندند و تحقیر نمی کردند...

«ابراهیم بن عباس »می گوید:«هیچگاه ندیدم که امام رضا علیه السلام در سخن بر کسی جفا ورزد،و نیز ندیدم که سخن کسی را پیش از تمام شدن قطع کند،هرگز نیازمندی را که می توانست نیازش را بر آورده سازد رد نمی کرد،در حضور دیگری پایش را دراز نمی فرمود، هرگز ندیدم به کسی از خدمتکاران و غلامانشان بدگوئی کند،خنده ی او قهقهه نبود بلکه تبسم بود،چون سفره ی غذا به میان می آمد همه ی افراد خانه حتی دربان و مهتر را نیز بر سفره ی خویش می نشاند و آنان همراه با امام غذا می خوردند.شبها کم می خوابید و بیشتر بیدار بود،و بسیاری از شبها تا صبح بیدار می ماند و به عبادت می گذراند،بسیار روزه می داشت و روزه ی سه روز در هر ماه را ترک نمی کرد [1] ،کار خیر و انفاق پنهان بسیار داشت، وبیشتر در شبهای تاریک مخفیانه به فقرا کمک می کرد. [2]

«محمد بن ابی عباد»می گوید:فرش آن حضرت در تابستان حصیر و در زمستان پلاسی بود لباس او-در خانه-درشت و خشن بود،اما هنگامیکه در مجالس عمومی شرکت می کرد (لباسهای خوب و متعارف می پوشید) و خود را می آراست. [3]

موضوعات مرتبط: ویژه نامه ها
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : شنبه 19 / 5 / 1395

 

امام و دوستان

یکی از بخشهای بسیار آموزنده از سیره و امام رضا علیه السلام روش برخورد با شیعیان و دوستان اهل بیت بوده است. امام در برخورد با دوستان کمال دقت را می نمود و درسهای آموزنده ای برای ما به یادگار گذاشت.

* بزنطی می گوید: من از کسانی بودم که به امامت موسی بن جعفر اعتقاد داشتم ولی درباره امامت حضرت رضا علیه السلامدر حال تردید بودم. نامه ای به حضرت نوشتم و از چند مسئله سؤال کردم ولی مهم ترین مسئله ای که در نظر داشتم بپرسم از یادداشت آن غفلت نمودم. جواب همه ای آن مسائل آمد و در آخر نامه اضافه فرموده بودند که مهمترین مسئله خود را فراموش کرده بودی من به امامت آن مولی معتقد شدم بعد خدمت امامعلیه السلام رسیدم عرض کردم: مایلم مواقعی را که از طرف دشمنان برایم خطری نیست راهنمایی بفرمایید منزل شما بیایم. یک روز نزدیک غروب مرکب سواری خود را برایم فرستاد خدمتش رسیدم نماز مغرب و عشاء را با ایشان خواندم بدون اینکه من تقاضا کنم شروع نمودند از مشکلات مسائل یک یک پرده برداشتن و من یادداشت کردم مدتی از شب گذشت در این موقع رو به غلام نمود و فرمود: همان رختخوابی که خودم می خوابم بیاور تا بزنطی در آن بخوابد. از دلم گذشت که کسی در دنیا مانند من نیست. امامعلیه السلام وسیله خود را برایم فرستاد و خدمتش رسیدم پهلویم نشست سپس این همه درباره ام لطف نمود. امام فرمود: احمد! مبادا افتخار کنی بر دوستان خود به واسطه این کار. صعصعه بن صوحان مریض شد، امیرالمؤمنینعلیه السلام به عیادتش رفت، خیلی نسبت به او لطف نمود. دست مبارک بر پیشانی اش گذاشت. وقتی می خواست حرکت کند فرمود: صعصعه مبادا بر دوستان خود به واسطة این کار من افتخار کنی – فانی انما فعلت جمیع ذلک لانه کان تکلیفا لی – من این کارها را که انجام دادم از این جهت است که وظیفه خود می دانم.[1]

امام طبق سیره الهی به نحو احسن از مهمان پذیرائی نمود و هنگامی که دید فکر منحرف کننده ای به ذهن بزنطی آمد به او هشدار داد که در رابطه با کار من بر دیگران مباهات نکنی. زیرا امام وظیفه دینی خود را انجام داده است

 

موضوعات مرتبط: ویژه نامه ها
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : چهار شنبه 18 / 5 / 1395

 

نگاهی درس آموز به زندگانی نجمه(س

آینه تاریخ همواره حقیقتهایی را به تصویر می کشد که چونان فانوسی فرا راه آدمی قرار گرفته و جدا کننده راه سعادت از شقاوت هستند. این حقایق، اگر چه گاه تلخ و جانکاه و گاه شیرین اند؛ برای اهل بینش و بصیرت که در ژرفای وجود خویش جز حقیقت نمی جویند

راهنمایی بس توانا خواهند بود.

تاریخ و آموزه های زندگانی ائمه(ع) از زیباترین و گویاترین تصویرهای این آینه شفاف و درخشان است. شاید اندک توجه و نظری به اندیشه و عمل این پیشوایان راستین بتواند انسان را از انحرافهای فکری و اجتماعی به «راه مستقیم هدایت» رهنمون کند و به واقع چنین است. معرفت نسبت به اهل بیت(ع) در کتابهای گوناگون به زیور چاپ آراسته شده است. ظرف پرورش و تربیت این بزرگواران، مادران وارسته ای هستند که الگویی عملی برای مادران عصر ما می باشند و ما با آشنا شدن به اندیشه و روحیات و چگونگی رفتار و گفتار آنان، سرمشقی برای پویش راه کمال و سعادت و تربیت فرزندانی امام گونه می یابیم.

یکی از بانوان برجسته تاریخ و مادران نمونه «نجمه» مادر رضای آفرینش، است. بانوی کنیزی که آزادترین عبد خدا را میزبان بود و با عبادات و رفتارهای پسندیده خویش در تاریخ زندگانی ائمه(ع) وارد شده و جاودانه گشت.

موضوعات مرتبط: ویژه نامه ها
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : چهار شنبه 18 / 5 / 1395

 

امام آیینه تمام زیباییهاست جلوه های جمال و جلال ربوبی در سیمای امام درخششی تام و تمام یافته است. امام نمونه انسان کامل در مسیر صعودی و پرواز شکوهمند به سوی نیکیها و خوبیهاست. آنچه در روایات از صفات و القاب گوناگون برای امام بیان شده، هر یک ظهوری از جلوه های نورانی امامت است که ابعادی از سیمای معنوی و ملکوتی اش را فرا راه حق جویان و عارفان قرار می دهد. بر این اساس به بخشی از صفات هشتمین امام معصوم(ع) می پردازیم و پرتوی از انوار رضویه را که در نامهای آن بزرگوار تجلی یافته است به نظاره می نشینیم.

شیخ صدوق در کتاب عیون اخبارالرضا می نویسد: امام هشتم(ع) را با القاب زیر یاد می کردند: 1. رضا 2. صادق 3. صابر 4. فاضل 5. قرة اعین المؤمنین «نور چشم مؤمنان »6. غیظ الملحدین «مایه خشم منکران خدا». (1) و در بعضی از روایات به آن حضرت «عالم آل محمد(ص)» لقب داده شده است.

موضوعات مرتبط: ویژه نامه ها
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : چهار شنبه 18 / 5 / 1395

 

طلوع آفتاب هشتمین فروغ امامت

حضرت امام رضا(ع) یکی از دوازده فروغ امامت است که معارف معنوی قرآن و عترت را در مواقع مقتضی به اصحاب و شاگردان خویش تعلیم می داد و زمانی در پاسخ به پرسش ها پرتو افشانی می فرمود و نیز از طریق مباحث علمی و احتجاجات عقیدتی، کلامی و برهانی افاضه می فرمود، چنین برنامه هایی موجب گردید تا فرهنگ و اندیشه اسلامی، غنی و پربار گردد، باورها و ارزش های دینی صیانت شود. آن ستاره هشتم هدایت از عمده ترین پایه های دیانت و جوشان ترین چشمه های حکمت و یقین به شمار می رود که اسرار نبوت، ودایع رسالت و امامت بعد از پدر بزرگوارش حضرت امام کاظم(ع) به ایشان انتقال یافت. حضرت علی بن موسی الرضا(ع) فرزند پیشوای پاک و پارسایی است که در فرصت های مقتضی به رغم اختناق، فشارهای سیاسی و توطئه های گوناگون خلفای خلافکار معاصرش، به نشر احکام و معارف الهی پرداخت و میراث گرانقدری از فرهنگ سترگ اهل بیت(ع) را در دسترس علاقه مندان، در اعصار بعد قرار داد.

موضوعات مرتبط: ویژه نامه ها
 
 
این وب سایت جهت بسط وگسترش فرهنگ قرآنی ، با لا بردن سطح آگاهیهای دینی اعتقادی تربیتی