سوءاستفادة عبّاسیان از مهدویّت
چنان كه گذشت چون مهدویّت یك امر پذیرفته شده در جامعة اسلامی بوده، در تاریخ، گاهی توسط برخی از فرصت طلبان مورد سوءاستفاده قرار گرفته است.
در این میان، گرچه توسط داعیه داران از سران علویان و فاطمیان مانند محمّدبن حنفیّه و محمّد نفس زكیّه(6) به حكم انتساب به دودمان نبوی و انطباق بعضی از مشخّصات آنها با مهدی منتظَر، مورد بهره برداری قرار گرفته است یا طرفداران آنها چنین اعتقادی درباره ی آنها داشته اند ـ كه در ادامه به بعضی از آنها اشاره خواهد شد ـ و گرچه بعضی از خلفای اموی را هم گاهی مهدی می نامیدند،
امّا اسناد و شواهد فراوانی نشان می دهد كه عبّاسیان چه در دوران قیام و مبارزه با امویان و چه پس از قبضه ی حكومت، به صورت گسترده از مهدویّت به عنوان ابزار سیاسی استفاده كرده ، در این راه حتّی از جعل حدیث نیز فروگذاری نكرده اند.
باید توجّه داشته باشیم كه چون در نیمة اوّل قرن دوم هجری، اخبار نزدیك بودن ظهور مهدی منتظَر(عج) كه دنیا را پر از عدل و داد خواهد كرد، در صحنه ی جامعه به طور خیلی شایعی مطرح بود
و حاصل این اخبار كتاب های ملاحم و فتن بود، بنابراین طبق معمول، هر انقلابی كه بر ضدّ نظام موجود (اموی) صورت می گرفت برای جذب مردم به صفوف خود، فعّالیت ها و اقداماتش را بر اساس برخی از شعارها و پیش گویی ها پایه ریزی می كرد و آنها را بین مردم ترویج می كرد.
از جمله این قیام ها، قیام عبّاسیان بود كه از سال 98 ق. پایه ریزی شد و به صورت فعّالیت ها و مبارزات سیاسی ادامه یافت و در سال 128ق. به صورت قیام مسلّحانه آغاز شد و در سال 132 ق. به پیروزی رسید و حكومت اموی منقرض گردید.
و حاصل این اخبار كتاب های ملاحم و فتن بود، بنابراین طبق معمول، هر انقلابی كه بر ضدّ نظام موجود (اموی) صورت می گرفت برای جذب مردم به صفوف خود، فعّالیت ها و اقداماتش را بر اساس برخی از شعارها و پیش گویی ها پایه ریزی می كرد و آنها را بین مردم ترویج می كرد.
از جمله این قیام ها، قیام عبّاسیان بود كه از سال 98 ق. پایه ریزی شد و به صورت فعّالیت ها و مبارزات سیاسی ادامه یافت و در سال 128ق. به صورت قیام مسلّحانه آغاز شد و در سال 132 ق. به پیروزی رسید و حكومت اموی منقرض گردید.
استفاده از القاب دارای مفاهیم دینی
عبّاسیان از همان آغاز، از القاب دارای مفاهیم دینی ـ سیاسی استفاده می كردند چنان كه ابراهیم بن محمّد عبّاسی (سازمان دهندة مبارزات در زمان مروان، آخرین خلیفة اموی) را كه سرانجام توسط وی كشته شد، ابراهیم(ع) را امام لقب دادند
و ابوالعبّاس سفاح (برادر ابراهیم) نخستین خلیفة عبّاسی را لقب قائم (یا مهدی و به قولی لقب مرتضی) دادند.(7)
خلفای بعدی عبّاسی هم القابی مانند:
قائم، مرتضی، مهدی، رشید و معتصم بالله برگزیدند. این لقب ها از ویژگی های دینی و مذهبی كه با روایات و پیش گویی های (نبوی) ارتباط داشته تهی نبوده است.(8)
عبّاسیان از همان آغاز، از القاب دارای مفاهیم دینی ـ سیاسی استفاده می كردند چنان كه ابراهیم بن محمّد عبّاسی (سازمان دهندة مبارزات در زمان مروان، آخرین خلیفة اموی) را كه سرانجام توسط وی كشته شد، ابراهیم(ع) را امام لقب دادند
و ابوالعبّاس سفاح (برادر ابراهیم) نخستین خلیفة عبّاسی را لقب قائم (یا مهدی و به قولی لقب مرتضی) دادند.(7)
خلفای بعدی عبّاسی هم القابی مانند:
قائم، مرتضی، مهدی، رشید و معتصم بالله برگزیدند. این لقب ها از ویژگی های دینی و مذهبی كه با روایات و پیش گویی های (نبوی) ارتباط داشته تهی نبوده است.(8)
از طرف دیگر عبّاسیان در سال های اوّلیة حكومتشان تغییرات كواكب و ستارگان را دنبال می كردند و آنها را با اخبار و پیش گویی های مربوط به مهدی نجات بخش ـ كه زمین را پر از عدل و داد خواهد كرد ـ ربط می دادند و تأكید می كردند كه این نجات بخش موعود، از فرزندان عبّاس خواهد بود.(9)
افزون بر این احادیثی ساختند و به پیامبر(ص) نسبت دادند كه مهدی منتظَر(عج) را از نسل عبّاس(10) (بن عبدالمطلب) معرفی می كرد.
افزون بر این احادیثی ساختند و به پیامبر(ص) نسبت دادند كه مهدی منتظَر(عج) را از نسل عبّاس(10) (بن عبدالمطلب) معرفی می كرد.
نظرات شما عزیزان: