دفاع مقدّس عرصه تربیت انسان
دفاع مقدّس عرصه تربیت انسان یکی از دغدغه های مقام معظّم رهبری در بیانیّه گام دوّم انقلاب، حفظ و صیانت از آرمان های انقلاب و جلوگیری از وارونه جلوه دادن حقایق انقلاب توسّط دشمنان اسلام است. دشمنان قسم خورده انقلاب اسلامی با تمام امکانات و قوای رسانه ای خویش به دستاوردهای نظام مقدّس جمهوری اسلامی ایران هجمه می برند و ذهن پاک جوانان این مرز و بوم را نشانه گرفته اند تا با این حربه امید به آینده را از آنان سلب نمایند.
یکی از اشکالات و ایراداتی که بر نظام مقدّس جمهوری اسلامی ایران وارد می شود، ورود به جنگ با حزب بعث عراق است، که حمایت بیشتر ابرقدرت های جهان را به عنوان پشتوانه خود داشت و با تجهیزاتی به روز به جنگ با انقلاب اسلامی نو پا و تازه تأسیس ایران آمده بود، که نهایت امر منجر به شهادت مظلومانه نزدیک به دویست هزار نفر از جوانان و فرزندان این مرز و بوم شد. اصل حرف این افراد این است که مادامی که می توان در عافیت و صحّت زندگی کرد، چه نیازی به جنگ و خونریزیاست؟! مادامی که می توان با مذاکره و پرداخت بهایی غیر از خون امورات را بگذرانیم چرا چنگ در چنگال تیز دشمن بنهیم؟! ولو آنکه این امر، ذلّت و خفّت و خواری به همراه داشته باشد.
این اشکال از زمان پیغمبر اکرم(ص) وجود داشته است. آنجا که ایشان را از جنگ با ابوسفیان ها منع می کردند؛ و یا امیر المؤمنین(ع) را از نبرد با معاویه نهی می نمودند؛ و یا افرادی از سر خیرخواهی امام حسین(ع) را دعوت به ماندن در مکّه و نهی از رفتن به کوفه می نمودند.
اما آنان که منش اسلام را از رهگذر حسین بن علی(ع) به دست آورده بودند می دانستند که رفتن زیر بار زور و پذیرش ذلت یعنی خارج شدن از دایره دین و اسلام و به همین خاطر هشت سال با همه دشواری ها و سختی ها ساختند با خون خود اجازه ندادند تا حتی یک وجب از خاک این کشور به تاراج برود. نکته مهم تر این که دفاع مقدس علاوه بر دستاورد دفاعی و حفظ تمامیت ارضی کشور دستاوردهای تربیتی قابل توجهی داشت که در دوره ای باعث جهش روحی و معنوی جامعه ایران شد و این یعنی اگرچه خسارت های سختی به کشور و جامعه وارد شد اما از آن طرف دستاوردهای معنوی و تربیتی خوبی نصیب کشور شد که برخی از این رهاوردها عبارتند از:
رهاورد اوّل: حفظ ارزش هاى انسانى و جلوگیرى از فساد
اگر چه در افتادن با امریکا و ابر قدرت ها توابع سنگینی من جمله از دست دادن جوانان را دارد، لکن اشکالى بر دفاع نمی توان گرفت؛ چرا که خود پیغمبر با «ابو سفیان» ها درافتادند؛ با وجود آنکه عموی بزرگوارشان را از دست دادند؛ از طرفی امیر المؤمنین(ع) هم با معاویه مخالفت کردند و با او وارد جنگ شدند؛ با وجود آنکه اشخاص بزرگی مثل «عمار» و چندین هزار نفر کشته شدند؛ و یا حضرت سید الشهدا(ع) با یزیدیان وارد جنگ شدند، با وجود آنکه برترین افراد امّت تکّه تکّه شدند، زیرا که مسئله انسانیت و ارزش هاى انسانى است؛ مسأله، مسئله جلوگیرى از این جنایاتى است که دارند قلدرها به بشر مىکنند، به انسان ها مىکنند، تباهى انسان هاست؛ مسأله، به تباهى کشیدن افراد ارزشمند است.[1]
اگر بنا به صلح و سازش بود. اگر بنا به پذیرش اینچنین اشکالاتی بود، خود پیغمبر و امام علی و امام حسین علیهم السلام باید تسلیم دشمن می شدند و خون نیروهای خویش را محفوظ نگه می داشتند. اگر این تفکّر سازشگرانه صحیح باشد، امام خمینی(ره) و اصحابش باید در خانه های خویش می ماندند و مردم ایران دست به سینه آمریکایی ها می شدند و نوکران و چاکران و چاپلوسان آنان می شدند تا لقمه نانی بدانها برسد.
ره آورد دوّم: افزایش چشمگیر کمک های مؤمنانه توسط مردم در پشت جبهه ها
ایثار و از خود گذشتگی، یکی از فضایل اخلاقی و تربیتی در دین مبین اسلام می باشد. امام على(ع) در روایتی می فرمایند: «الإِیثارُ أعلَى المَکارِمِ». ایثار، عالى ترین خصلت اخلاقى است.[2] خب این ویژگی که از برترین نیکوکاری ها است[3] و تکمیل کننده خصلت های والای نفسانی هست[4]، به برکت عرصه تربیتی است که در دفاع مقدّس بین مردم بروز نموده و همگان با تمام داشته های خویش در این عرصه خوش درخشیدند.
مادران از جگر گوشه های خود گذشتند، پدران سرمایه وجودی خویش را به قربانگاه فرستادند. زنان با اهدای انگشترها و النگوهای در دست خویش، مردان با اهدای اندوخته ها و سرمایه های خویش، همسران با دل کندن از عشقشان، کشاورزان در گوشههاى دهات، از ثمرات رنج خود مىگذشتند، کارگران و مردم شهرها و بخشها و اقشار گوناگون بازارى و ادارى و غیره که با جان و مال و قول و فعل خود رزمندگان را حمایت و دلگرم مىکردند. همگی این افراد در پشت جبههها با جدیّت تمام به پشتیبانى از مجاهدان عزیز برخاسته و از هیچ چیز کوتاهى نمىکردند.
ره آورد سوّم: اتّحاد اقشار مختلف مردم، عامل شکست ناپذیرى ملّت
پیغمبر اکرم(ص) می فرمایند: «عَلَیْکُمْ بِالْجَمَاعَةِ فَإِنَّ یَدَ اللَّهِ عَلَى الْفُسْطَاط». به جماعت (یکپارچگى) روى آورید. همانا دست خدا با جماعات است.[5] وقتى که ملّت غیور انقلابی شهید پرور قیام کرد و همه از تمامی اقشار و اصناف، از بالا نشینان تا کوخ نشینان همگی با هم یک صدا شدند، هیچ کس توان معارضه با ایشان را نخواهد داشت. امام علی(ع) از قول نبی مکرّم اسلام حضرت ختمی مرتبت محمّد مصطفی(ص)می فرمایند: خداى سبحان به هیچ یک از گذشتگان و باقى ماندگان بر اثر تفرقه و جدایى خیر و خوبى عطا نکرده است. ایشان مردم را از چند رنگى و اختلاف در دین خدا بر حضر می دارند، زیرا که یکپارچگى در آنچه که حقّ است ولو آنکه ناخوشایند شما باشد، بهتر است از پراکندگى در آنچه که باطل است ولو خوشایند شما مى باشد.[6]
آری دفاع مقدّس به برکت نفس مسیحایی روح الله کبیر، جامعه ایران را آنچنان تربیت نمود که، ارتشش، سپاهش، بسیجی اش با آن همه وسعت، مردمش با آن همه تنوّع فکری و اعتقادی و قومیّتی، روحانىاش، کاسبش، کارگرش، همه اینها با هم و کنار هم بودند. یک همچین ملّتى که اتّحاد را مشق نموده اند، توانی جهت معارضه با آن نمی توان یافت.
ره آورد چهارم: متوجّه نمودن جهانیان به مقدّس بودن دفاع از اسلام و کشور اسلامى
از دیگر برکات دفاع مقدّس، صدور روحیّه ی انقلابی و مقاومت به اقصی نقاط جهان می باشد. بگونه ای که ملّت های زیر ستم در نقاط دور دست از ایران به این باور رسیده اند که مردمان ایران زمین بدنبال جنگ و خونریزی نبوده اند، بلکه بدنبال احیای حقوق نادیده گرفته شده توسّط ظالمان جهان و عمّال دست نشانده آنان می باشد.
کشورهایی که تا قبل از آن نمونه ای مقدّس از دفاع از اسلام و معنویّت نداشته و ندیده بودند، اکنون نظاره گر رشادت ها و مقاومت های جوانان ایرانی هستند. امری که سبب ایجاد حزب الله و سایر نهادهای مقاومت در سرتاسر جهان اسلامی و غیر اسلامی گردید و همین امر دشمنان را آنچنان ترسانیده است که با تمام قوای خویش مشغول به ایران هراسی و اسلام هراسی در سرتاسر جهان رسانه ای خویش شدند.
ره آورد پنجم: شکست هیمنه پوشالی دشمن
خدواند متعال در سوره منافقون آیه چهارم یکی از ویژگی های دشمنان را داشتن هیمنه پوشالی می داند و پیامبر(ص) و مسلمانان را از این مسئله آگاه می نماید. «وَ إِذَا رَأَیْتَهُمْ تُعْجِبُکَ أَجْسَامُهُمْ وَ إِن یَقُولُواْ تَسْمَعْ لِقَوْلِهِمْ کَأَنَّهُمْ خُشُبٌ مُّسَنَّدَةٌ». و چون آنها را ببینى هیکلهاى (آراسته) آنها تو را به شگفت مىآورد، و چون سخن گویند (چنان چرب زبانند که) به گفتارشان گوش فرا مىدهى، (اما از بىایمانى و بىمحتوایى) گویى چوبهایى هستند تکیه داده شده.[7]
وقتی جامعه اسلامی از قرآن فاصله گرفت، و ظالمان و کافران بر آنان مسلّط شدند، در نظر جامعه اسلامی، کافر و ظالم، موجودی ابر قدرت و دست نیافتنی جلوه می نماید؛ امّا دفاع مقدّس این سیطره ها و هیمنه ها را شکاند و ابهّت بت بزرگی که مردمان جهان از آمریکای خونخوار برای خویش ساخته بودند را تغییر داد. امری که به فرموده مقام معظّم رهبری بزودی شاهد فروپاشی نهایی آمریکا و اسرائیل خواهیم بود. رسیدن به این باور دینی که نقش بسیار مهمّی در تربیت انسانی افراد دارد، مرهون بروز دفاع مقدّس می باشد.
ره آورد ششم: ظهور و بروز استعدادهای نهفته در دولت طاغوت
دولت های طاغوتی که سرآمد آنان دولت فرعون باشد، برنامه کلّیّشان برای حکومت رانی بر مردم ضعیف طبق فرمایش قرآن اینچنین می باشد: «یُذَبِّحُونَ أَبْنَاءَکُمْ وَیَسْتَحْیُونَ نِسَاءَکُمْ».[8] آنان بدنبال استفاده حدّ اکثری از مردمان زیر دست خویش هستند ولو آنکه منجر به کشته شدن آنان گردد. در بین طاغوت ها جان انسان های ضعیف پشیزی نمی ارزد، حتّی از نظر آمریکایی های پست، سگ آنان ارزش جانیش بیشتر از جان یک ایرانی مظلوم بود.
خب در چنین شرایطی آیا بروز و ظهور استعدادهای پاک انقلابی و اسلامی فراهم بوده است؟ هرگز. اگر قلیل افرادی نیز توانستند خود را در دولت طاغوت توانمند از لحاظ علمی بنمایند یا دارای اجر و قرب و منزلت اجتماعی خاصّی بوده اند و یا تن به ذلّت تبعیّت از طاغوت نهاده اند؛ امّا در دفاع مقدّس جوانانی بروز و ظهور نمودند، همچون شهید حسن باقری، شهید ابراهیم همّت، شهید باکری و غیره، که کسی به ذهنش نمی رسید که چنین جوانانی توانایی اداره و فرماندهی جنگ های بزرگ را داشته باشند.
کلام آخر
این ها برگی از کتاب صد جلدی رهاوردهای تربیتی دفاع مقدّس انقلاب اسلامی می باشد که پاسخ دندان شکنی به یاوه گویان و ساده لوح اندیشان می باشد که گمانشان بر این است که با سازش با کفار و طواغیت دنیایشان آباد خواهد گردید.
پینوشت:
[1] صحیفه امام، ج17، ص: 169.
[2] شرح غرر الحکم: ج1، ص242، ح 986.
[3] امام على(ع) میفرمایند: «مِن أحسَنِ الإِحسانِ الإِیثارُ». شرح غرر الحکم: ج6، ص44، ح9386.
[4] امام على(ع) میفرمایند: «لا تَکمُلُ المَکارِمُ إلاّ بِالعَفافِ وَ الإِیثارِ». شرح غرر الحکم: ج6، ص396، ح10745.
[5] مجازات النبویه ص34.
[6] نهج البلاغه، از خطبه 176.
[7] ترجمه قرآن مرحوم آیت الله مشکینی.
[8] سوره بقره، آیه49.
نظرات شما عزیزان: