سقوط رژیم صهیونیستی سالهاست که وارد ادبیات نخبگان سیاسی و امنیتی جامعه بین الملل شده است. موضوعی که هم اکنون بعنوان یک ایده و در قالب مقاله ها و رساله ها در دانشگاه ها مطرح است. رهبر انقلاب در تاریخ ۱۸ شهریور در بخشی از بیانات خود در دیدار با اقشار مختلف مردم چنین فرمودند:" «انشاءالله تا ۲۵ سال دیگر، به توفیق الهی و به فضل الهی چیزی به نام رژیم صهیونیستی در منطقه وجود نخواهد داشت؛"
پیش بینی رهبری انقلاب از سقوط رژیم صهیونیستی همواره مورد تایید و تاکید نخبگان، اندیشمندان، سیاست مداران و نظریه پردازان قرار گرفته است. در همین خصوص اسحاق بریک، فرمانده ارشد نیروهای ذخیره ارتش رژیمصهیونیستی می گوید: "اسرائیل در مسیر نابودی است و این صحبتها یک پیشبینی از روی خشم نیست بلکه حقایق انکارناپذیر است. در جنگ آینده علیه ما «فاجعه» رخ دهد و زیرساختهایمان نابود میشود. جنگ آینده، جنگ جبهه داخلی است. این موضوعی است که قبلاً از نظر حجم خسارت، آن را تجربه نکردهایم. این جنگ ما را به دهها سال قبل بازمیگرداند. وضعیت سختی که در جنگهای سابق پشت سر گذاشتهایم در مقابل جنگ در چند جبهه هیچ است؛ جنگی که در آن روزانه هزاران موشک، راکت و پهپاد به سمت جبهه داخلی اسرائیل فرستاده خواهد شد." هنری کسینجر که یک صهیونیست افراطی نیز هست، اخیراً در کتابی با عنوان "نظم جهانی" میگوید که امکان استمرار رژیم صهیونیستی وجود ندارد و ممکن است که اسرائیل تا سال ۲۰۲۵ از بین برود.
رژیم صهیونیستی، هزینه برای غرب
با در نظر گرفتن شرایط امروزی صهیونیستها و علل چرایی تشکیل این رژیم در منطقه، یه راحتی می توان سقوط رژیم صهیونیستی را درک کرد. رژیم صهیونیستی از طرف غرب بهعنوان یک پایگاه در جهت تحقق اهداف استعماری آنها به وجود آمد. این کار را انگلستان انجام داد و پس از آنکه رهبری جهان از انگلیس به آمریکا منتقل شد، اسرائیل به پایگاه آمریکاییها تبدیل گردید. قرار بود این رژیم بعنوان نماینده غرب، منطقه را در راستای اهداف تفکر لیبرالی غرب سر و سامان بدهد. حال امروز نه تنها رژیم صهیونیستی نتوانسته است که چنین هدفی را محقق سازد، بلکه آمریکا و شرکای اروپایی آن، برای بقا و امنیت صهیونیستها، میلیاردها دلار هزینه می کنند. جامعه غربی تمام استراتژی و راهبرد خود را در راستای امنیت و تضمین به بقای اسرائیل تدوین و طراحی می کنند. در واقع عملا اسرائیل برای غرب جز هزینه و محدودیت هیچ گونه نفعی نداشته است.
"چاک فرِلیش" معاون سابق مشاور امنیت ملی اسرائیل می گوید: "حقیقت تلخ برای اسرائیل این است که بدون حمایت های آمریکا، ارتش اسرائیل صرفا یک طبل توخالی است. نکته وحشتناک تر برای اسرائیل این است که دولت آمریکا در برهه کنونی منافع حیاتی را برای خود در شرق آسیا می بیند و به نوعی مایل است تا حدی کمک های خود به اسرائیل را کاهش داده و آن ها را به رقابت های راهبردی خود مخصوصا با چین اختصاص دهد. امری که می تواند تا حد زیادی موضع و جایگاه اسرائیل را در منطقه خاورمیانه تضعیف کند و به نوعی می تواند نویدبخش نابودی اسرائیل در آینده ای نزدیک باشد. لذا موجودیت این رژیم وابسته به استمرار حمایت کورکورانه غرب است.
از بحران هویتی تا زندگی در میان دیوارها
پایداری و ماندگاری یک کشور و یک فرهنگ برگرفته از هویت آن مجموعه است. هویتی که از طریق آن بتوان محبوبیت و همگرایی را بدست آوررد. در حالی که رژیم صهیونیستی دچار بحران هویتی شدیدی است. فرقههای اشکناز و سفاردیم و فلاشا (یهودیان اتیوپی) و... که تناقضات و اقدامات نژادپرستانه در میان آنها بیداد میکند همواره موجب بروز تظاهراتهای داخلی گسترده به ویژه از جانب طرفداران فرقه فلاشا شده است. می توان گفت که اسرائیل تاکنون به یک تعریف واحد از خود به عنوان یک حاکمیت یهودی نرسیده و همواره در بحران میان مذهب و حاکمیت دست و پا میزده است؛ بنابراین بحران هویتی باعث ترس اسرائیلی ها از سقوط شان در منطقه شده است که اقدامات نژادپرستانه آن علیه فلسطینیان در مناطق اشغالی نیز برگرفته از نبود هویت می باشد. رژیم اسرائیل آن چیزی نیست که ادعا میکند: حاکمیت برابری ملی! این رژیم درواقع یک موجودیت ظالم فاشیستی بوده که اولویت اول آن تنها جنگ است. همچنین مداخله موسسات تلمودی و نظامی در حاکمیت صهیونیستها تاثیر منفی بر اولویتهای اجتماعی و اقتصادی آنها گذاشته که این امر در بحرانهای حزبی و سیاسی و حاکمیتی آنها به خوبی هویداست.
عدم احساس امنیت( نظامی- اجتماعی) باعث شده است که اسرائیل ترجیح میدهد در میان دیوارها زندگی کرده (صهیونیستها تاکنون 7 دیوار مرزی بنا کردهاند) و این دیوارها را با انواع تجهیزات نظامی ایمن کند؛ آمار نشاندهنده افزایش مهاجرت معکوس (مهاجرت بیبازگشت) در جامعه صهیونیستهاست که اساسی ترین علت مهاجرت آنها نیز برگرفته احساس ناامنی در حوزه های مختلف می باشد.
جنگ رمز صهیونیست ها برای بقا
بن گوریون اولین نخست وزیر رژیم صهیونیستی می گوید: :زور و قدرت جوهر و توجیه اصلی برای وجود انسان است و وضعیت فلسطین تنها با قدرت نظامی حل میشود، اسرائیل بدون سلاح و زور نمیتواند زندگی کند؛ بنابراین جنگ تنها چیزی است که میتواند سرنوشت ما را مشخص کند". بدیهی است که با چنین تفکری صهیونیستها هیچ گونه برنامه ای در سزمین های اشغالی جز شهرکسازی و غصب زمین فلسطینیان و کشتار علیه ملت فلسطین و اعراب ندارند. تفکری که موجودیت خود را در جنگ و تفکر خشونت می بیند، محکوم به زوال و شکست است. چنین تفکری نه تنها با حمایت کشورهای دیگر ادامه نخواهد داشت بلکه همین تفکر به علت عدم امنیت، پایگاه اجتماعی و سرزمین، دامن گیر کشورهای غربی نیز خواهد گرفت.
نفرت از صهیونیست ها جهانی است
شاید برخی بر این باور باشند که رژیم صهیونیستی تنها در بین برخی از کشورهای مسلمان اعتبار و هویت ندارد و استقلال آن تنها از جانب آنها به خطر افتاده است. اما رصد تحولات و اتفاقات در جامعه بین الملل نشان میدهد که نفرت از صهیونیست ها، جهانی است و کشورهای مختلفی وجود دارد که از هویت جعلی صهیونیست ها بشدت تنفر دارند. اساتید دانشگاه های مختلف از جمله داشنگاه هاروارد آمریکا نیز اخیرا کتابی نوشتند و در آن به نفوذ لابیهای صهیونیستی در آمریکا و خریدن رأی مردم، اعتراض کردند. در فرانسه، آلمان، بلژیک، اسپانیا و... چندین تظاهرات علیه رژیم صهیونیستی و دفاع از مردم فلسطین، طی یک سال گذشته برگزار شده است. نهضت بیداری اسلامی نیز که در چند سال اخیر در بعضی از کشورهای منطقه و جهان اسلام آغاز شده است. یا ایجاد محور مقاومت که ماهیت آن مقابله با سیاست های شوم صهیونیستها در منطقه استف همگی نشان دهنده نهضت ضد صهیونیستی در جامعه بین المللی است. پراکندگی اعتراضات علیه رژیم صهیونیستی در چند سال اخیر نشان می دهد که نفرت از اسرائیل از منطقه غرب آسیا به کل دنیا رسیده است و رفتارهای این رژیم بشدت مورد توجه دنیا قرار گرفته است.
نظرات شما عزیزان: