پیـــام های آسمــانی
جزء بیستم
(برگرفته از تفسیر نور)
1. فَتَوَكَّل عَلَى اللَّهِ إِنَّكَ عَلَى الْحَقِّ الْمُبِينِ
پس بر خدا توكل كن كه تو همراه با حقيقتى روشن هستى.
توکل بر خداوند تنها در مسیر حق معنا دارد، نه در مسیر باطل
«فَتَوَكَّل عَلَى اللَّهِ إِنَّكَ عَلَى الْحَقّ الْمُبِينِ»
(نمل، 79)
7. وَ لَيَعْلَمَنَّ اللَّهُ الَّذِينَ ءَامَنُواْ وَ لَيَعْلَمَنَّ الْمُنَافِقِينَ
و قطعاً خدا كسانى را كه ايمان آورده مى شناسد،
و منافقان را (نيز) مى شناسد.
مؤمنان واقعى و دروغين را تنها خدا مى شناسد.
«وَ لَيَعْلَمَنَّ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَ لَيَعْلَمَنَّ الْمُنافِقِينَ»
(عنکبوت، 11)
8. فَآمَنَ لَهُ لُوطٌ وَ قَالَ إِنّى مُهَاجِرٌ إِلَى رَبّى إِنَّهُ هُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ
پس لوط به او (ابراهيم) ايمان آورد، و گفت: همانا من به سوى
پروردگارم روى آورده ام كه او عزيز و حكيم است.
گاهى در يك زمان چند پيامبر بوده، ولى امامت و رهبرى
بر عهده ى يكى از آنان بوده است.
«فَآمَنَ لَهُ لُوطٌ»
(عنکبوت، 26)
9. إِنَّ اللَّهَ يَعْلَمُ مَا يَدْعُونَ مِن دُونِهِ مِن شَىءٍ وَ هُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيم
خداى يكتا مى داند كه چه چيزهايى را سواى او به خدايى
مى خوانند، و اوست پيروزمند و حكيم.
به جاى تكيه بر غير خدا كه مانند خانه عنكبوت سست و بى اساس
است،به خداوند قوى و شكست ناپذير توكّل كنيم.
«وَ هُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ»
(عنکبوت، 42)
10. خَلَقَ اللَّهُ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضَ بِالْحَقّ إِنَّ فِى ذَالِكَ لاَيَةً لِّلْمُؤْمِنِين
خداوند آسمانها و زمين را به حقّ آفريد، همانا در اين آفرينش،
براى اهل ايمان نشانه ى قطعى است.
آفرينش جهان، هدفدار است
«بِالْحَقِّ»
نگاه ما به جهان نيز بايد هدفدار باشد.
(عنکبوت، 44)
پس بر خدا توكل كن كه تو همراه با حقيقتى روشن هستى.
توکل بر خداوند تنها در مسیر حق معنا دارد، نه در مسیر باطل
«فَتَوَكَّل عَلَى اللَّهِ إِنَّكَ عَلَى الْحَقّ الْمُبِينِ»
(نمل، 79)
2. قَالَ رَبِّ إِنّى ظَلَمْتُ نَفْسِى فَاغْفِرْ لِى فَغَفَرَ لَهُ إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ
گفت: اى پروردگار من، من به خود ستم كردم، مرا بيامرز.
و خدايش بيامرزيد. زيرا آمرزنده و مهربان است.
در دعا، خداوند را با كلمه مباركه ى «رب» بخوانيم.
گفت: اى پروردگار من، من به خود ستم كردم، مرا بيامرز.
و خدايش بيامرزيد. زيرا آمرزنده و مهربان است.
در دعا، خداوند را با كلمه مباركه ى «رب» بخوانيم.
2. قَالَ رَبِّ إِنّى ظَلَمْتُ نَفْسِى فَاغْفِرْ لِى فَغَفَرَ لَهُ إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ
گفت: اى پروردگار من، من به خود ستم كردم، مرا بيامرز.
و خدايش بيامرزيد. زيرا آمرزنده و مهربان است.
در دعا، خداوند را با كلمه مباركه ى «رب» بخوانيم.
«قالَ رَبِّ»
(قصص، 16)
گفت: اى پروردگار من، من به خود ستم كردم، مرا بيامرز.
و خدايش بيامرزيد. زيرا آمرزنده و مهربان است.
در دعا، خداوند را با كلمه مباركه ى «رب» بخوانيم.
«قالَ رَبِّ»
(قصص، 16)
3. فَخَرَجَ مِنْهَا خَائفًا يَتَرَقَّبُ قَالَ رَبِّ نَجِّنِى مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ
ترسان و نگران از شهر بيرون شد. گفت: اى پروردگار من،
مرا از ستمكاران رهايى بخش.
زندگى أنبياء غالباً با آوارگى و سختى همراه بوده است.
«فَخَرَجَ»
سعى و همّت خود را به كار بريم، ولى نتيجه را از خداوند بخواهيم.
«فَخَرَج»
(قصص، 21)
ترسان و نگران از شهر بيرون شد. گفت: اى پروردگار من،
مرا از ستمكاران رهايى بخش.
زندگى أنبياء غالباً با آوارگى و سختى همراه بوده است.
«فَخَرَجَ»
سعى و همّت خود را به كار بريم، ولى نتيجه را از خداوند بخواهيم.
«فَخَرَج»
(قصص، 21)
4. قُلْ فَأْتُواْ بِكِتَابٍ مِّنْ عِندِ اللَّهِ هُوَ أَهْدَى مِنهْمَا أَتَّبِعْهُ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ
بگو: اگر راست مى گوييد، از جانب خداوند كتابى بياوريد كه از
اين دو بهتر راه بنمايد تا من هم از آن پيروى كنم.در گزينش مربّى،
دوست و كتاب، هدايتبخش بودن، معيار است.
«أَهْدى مِنْهُما أَتَّبِعْهُ»
(قصص، 49)
بگو: اگر راست مى گوييد، از جانب خداوند كتابى بياوريد كه از
اين دو بهتر راه بنمايد تا من هم از آن پيروى كنم.در گزينش مربّى،
دوست و كتاب، هدايتبخش بودن، معيار است.
«أَهْدى مِنْهُما أَتَّبِعْهُ»
(قصص، 49)
5. مَن جَاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ خَيْرٌ مِّنْهَا وَ مَن جَاءَ بِالسَّيِّئَةِ
فَلَا يُجزَى الَّذِينَ عَمِلُواْ السَّيِّئَاتِ إِلَّا مَا كاَنُواْ يَعْمَلُونَ
هر كس كه كار نيكى به جاى آرد، بهتر از آن را پاداش يابد و هر كه
مرتكب گناهى شود،پس آنان كه مرتكب گناه مى شوند جز
به اندازه عملشان مجازات نشوند.
كار نيك، مطلوب و پسنديده است، از هر كس و به هر مقدار كه باشد.
«مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَةِ»
(قصص، 84)
فَلَا يُجزَى الَّذِينَ عَمِلُواْ السَّيِّئَاتِ إِلَّا مَا كاَنُواْ يَعْمَلُونَ
هر كس كه كار نيكى به جاى آرد، بهتر از آن را پاداش يابد و هر كه
مرتكب گناهى شود،پس آنان كه مرتكب گناه مى شوند جز
به اندازه عملشان مجازات نشوند.
كار نيك، مطلوب و پسنديده است، از هر كس و به هر مقدار كه باشد.
«مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَةِ»
(قصص، 84)
6. وَ مَن جَاهَدَ فَإِنَّمَا يُجاهِدُ لِنَفْسِهِ إِنَّ اللَّهَ لَغَنِىٌّ عَنِ الْعَالَمِين
هر كه جهاد كند به سود خود كرده است، زيرا خدا
از همه جهانيان بى نياز است.
خداوند به تلاش ما نياز ندارد.
«وَ مَنْ جاهَدَ فَإِنَّما يُجاهِدُ لِنَفْسِهِ»
خداوند، هم از انسانها بى نياز است و هم از
فرشتگان و هم ديگر موجودات
«لَغَنِيٌّ عَنِ الْعالَمِينَ»
(عنکبوت، 6)
هر كه جهاد كند به سود خود كرده است، زيرا خدا
از همه جهانيان بى نياز است.
خداوند به تلاش ما نياز ندارد.
«وَ مَنْ جاهَدَ فَإِنَّما يُجاهِدُ لِنَفْسِهِ»
خداوند، هم از انسانها بى نياز است و هم از
فرشتگان و هم ديگر موجودات
«لَغَنِيٌّ عَنِ الْعالَمِينَ»
(عنکبوت، 6)
7. وَ لَيَعْلَمَنَّ اللَّهُ الَّذِينَ ءَامَنُواْ وَ لَيَعْلَمَنَّ الْمُنَافِقِينَ
و قطعاً خدا كسانى را كه ايمان آورده مى شناسد،
و منافقان را (نيز) مى شناسد.
مؤمنان واقعى و دروغين را تنها خدا مى شناسد.
«وَ لَيَعْلَمَنَّ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَ لَيَعْلَمَنَّ الْمُنافِقِينَ»
(عنکبوت، 11)
8. فَآمَنَ لَهُ لُوطٌ وَ قَالَ إِنّى مُهَاجِرٌ إِلَى رَبّى إِنَّهُ هُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ
پس لوط به او (ابراهيم) ايمان آورد، و گفت: همانا من به سوى
پروردگارم روى آورده ام كه او عزيز و حكيم است.
گاهى در يك زمان چند پيامبر بوده، ولى امامت و رهبرى
بر عهده ى يكى از آنان بوده است.
«فَآمَنَ لَهُ لُوطٌ»
(عنکبوت، 26)
9. إِنَّ اللَّهَ يَعْلَمُ مَا يَدْعُونَ مِن دُونِهِ مِن شَىءٍ وَ هُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيم
خداى يكتا مى داند كه چه چيزهايى را سواى او به خدايى
مى خوانند، و اوست پيروزمند و حكيم.
به جاى تكيه بر غير خدا كه مانند خانه عنكبوت سست و بى اساس
است،به خداوند قوى و شكست ناپذير توكّل كنيم.
«وَ هُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ»
(عنکبوت، 42)
10. خَلَقَ اللَّهُ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضَ بِالْحَقّ إِنَّ فِى ذَالِكَ لاَيَةً لِّلْمُؤْمِنِين
خداوند آسمانها و زمين را به حقّ آفريد، همانا در اين آفرينش،
براى اهل ايمان نشانه ى قطعى است.
آفرينش جهان، هدفدار است
«بِالْحَقِّ»
نگاه ما به جهان نيز بايد هدفدار باشد.
(عنکبوت، 44)