(ای پیامبر!) همانا تو نمیتوانی هر که را دوست داری هدایت کنی (و به مقصد برسانی)، بلکه این خداوند است که هر کس را بخواهد هدایت میکند و او به رهیافتگان آگاهتر است.
علاّمه امینی، صاحب کتاب گرانقدر «الغدیر» در جلد هشتم این کتاب از صفحهٔ 19 به بعد با نقد و ردّ تمامی این روایات مجعول و با استناد به منابع تاریخی، معتقد است که راویان اینگونه روایات، در زمان فوت حضرت ابوطالب یا اطفالی شیرخوار بودند و یا همچون ابوهریره، هنوز اسلام نیاورده بودند. [2]
اما بشنوید از مرحوم شیخ طبرسی که در کتاب شریف «احتجاج» [3] از امیر اهل ایمان، امام علی علیهالسلام، سخنی آورده که مشتی است بر دهان یاوهگویانی که درباره حضرت ابوطالب، سخنانی بر زبان میرانند که آتش خشم خدا را شعلهور میکند!
«أمیرالمؤمنین علیه السّلام روزی در رُحْبَه نشسته بودند و مردم دور آن حضرت مجتمع بودند، مردی برخاست و گفت: ای أمیرالمؤمنین، تو در مقام و منزلتی هستی که خداوند تو را در آن متمکن گردانده است و پدرت در آتش معذّب است؟
أمیرالمؤمنین علیه السّلام به او گفتند: ساکت شو، خدا دهانت را بشکند، سوگند به آن که محمّد را به حق به پیامبری برانگیخت، اگر پدرم در روز قیامت بر تمام گهنکارانی که در روی زمین بودهاند شفاعت نماید، خداوند شفاعتش را دربارهٔ ایشان میپذیرد.
آیا پدرم در آتش معذّب است و فرزندش قسمت کنندهٔ بهشت و دوزخ است؟
سوگند به آن که محمّد را به حقّ به پیامبری برانگیخت، نور پدرم در روز قیامت خاموش میکند همهٔ نورها را و غلبه و سیطره پیدا میکند بر نور همهٔ خلایق مگر پنج نور: نور محمّد صلّی الله علیه وآله وسلّم و نور من و نور حسن و نور حسین و نور نه نفر از فرزندان حسین. زیرا نور پدرم از نور ماست که خداوند تعالی آن را دو هزار سال قبل از آنکه آدم علیهالسّٓلام را بیافریند، خلق کرده است. [4]
پینوشتها:
1. ویکی شیعه
2. پرتوی از نور، محسن قرائتی، ج 9، ص 5
2. احتجاج، طبرسی، ج 1، ص 341
2. امام شناسی، حسینی طهرانی، ج 12، صص 390-
نظرات شما عزیزان: