آسیبها و نتایج زیانبار احساس پیشرس جنسی و لجام گسیختگی احتمالی آن
احساس پیشرس جنسی و لجام گسیختگی احتمالی آن میتواند نتایج زیانباری را برای نوجوان و جوان به بار آورد که این نتایج جنبه عمومی و اهمیت اجتماعی نیز دارند. و از این رو بر روی برخی نهادهای اجتماعی مانند نهاد خانواده و نظام اجتماعی تأثیر میگذارد. و بر توسعه فرهنگی و توسعه سیاسی نیز تأثیر منفی دارد.
عمدهترین عواقب این وضعیت به قرار زیر است:(33)
ـ نوجوان با گرفتاری به تأثرات جدید، پریشان خاطر و پژمرده میشود و از درس عقب میافتد.
ـ تمایلات جنسی پیش از موقع، جوان را از تحصیل و استراحت کلی و نشاطبخش منحرف میکند.
ـ احساس پیشرس اثر منفی در روی حافظه دارد.
ـ دلبستگی جنسی جلو استعداد جوانان را میگیرد و اجازه فعالیت لازم را به آنها نمیدهد و به کنجکاوی و کوشش آنها لطمه وارد میسازد.
ـ میل پیشرس جنسی، رشد فکری و جسمی را پیش از وقت متوقف کرده، میل به تکامل خویشتن را محدود میسازد.
ـ نوجوان از آنجا که هنوز نمیتواند خود را اداره کند و اراده او هنوز قوی نیست، بنابراین نمیتواند جلو خود را بگیرد، و با پیروی از آرزوها و تمایلات خود بیش از پیش اراده خود را ضعیفتر میسازد. و اگر نوجوانی گرفتار فساد اخلاق شود، اندیشه مقاومت در برابر عمل نامشروع را به مغز خود راه نمیدهد.
ـ تمایلات جنسی پیش از موقع و لجامگسیختگی آن سبب رنج و شکست روحی در نوجوان و جوان میشود.
ـ میل جنسی پیشرس بدون عمق، احساس عمیق عشق را پلید میسازد. در کتاب روانشناسی و تربیت جنسی کودکان و نوجوانان از ن.ک. کروپسکایکا چنین نقل شده است: عشق را باید شناخت، نه فقط به صورت ارضای غریزه جنسی سالم، بلکه به صورت احساس شادیآفرینی که با تمایل دو طرف و نزدیکی دو روح به یکدیگر هدفی واحد را دنبال میکنند و هر دو آماده مبارزه با مشکلات زندگی مشترک میگردند.
ـ آغاز میل جنسی پیشرس در نوجوانان و مخصوصا بارداری نامشروع نابهنگام سبب تزلزل روحی و اخلاقی و خودسری میشود و شخص را برای پیدایش اختلال عصبی و جنسی مستعد میسازد. و مشکلات مادی فراهم نموده و در مجموع به نوجوان دختر و پسر اجازه و امکان نمیدهد که مقام شایسته خود را در اجتماع پیدا کند.
ـ آغاز پیش از موقع احساس جنسی و لجامگسیختگی آن سبب بیماریهای خاص میگردد. و گاهی عواقب شوم بیماری را باید به صورت تأثرات سخت روحی در نظر گرفت که منتظر دختران و پسران جوان است. در نمونههای بسیاری این بیماریها، لطمات روحی سختی را سالهای متمادی به جای میگذارند و در بسیاری مواقع سرنوشت بعدی انسان را تعیین میکنند. فرد به دلیل بیماری به طریق دروغ و نیرنگ با دوستان و خویشاوندان مراوده برقرار میکند. چنین دختران و پسرانی به جای خوشبختی منتظر نابودی روحی میگردند. ضعف جسمانی همراه با ضعف دستگاه اعصاب گاهی آنها را به نتایج ناگواری میکشاند.
برخلاف نتایج زیانبار حاصل از پاسخگویی به احساسات پیشرس جنسی، «خودداری در احساسات جنسی تا تکمیل بلوغ جنسی و اجتماعی میزان رشد روحی و جسمی شخص را تأمین مینماید. ضمنا موجب خوشبختی زیاد خانوادگی میشود.»(34)
علاوه بر نکات یاد شده به نظر میرسد که احساس پیشرس جنسی و لجامگسیختگی احتمالی آن بر توسعه فرهنگی و توسعه سیاسی تأثیر منفی دارد. از این رو در این خصوص به نکته زیر به عنوان یکی از عواقب عمده مسأله مذکور اشاره میشود.
ـ تمایلات پیشرس جنسی و لجامگسیختگی آن منجر به بیبند و باری اخلاقی میگردد. و بیبند و باری اخلاقی فرد را از مسایل جدی اجتماعی ـ سیاسی دور میسازد. گسترش اجتماعی این لجامگسیختگی و بیبند و باری اخلاقی با توسعه سیاسی متناقض بوده و افت آگاهی و رشد سیاسی را باعث میشود.
نظرات شما عزیزان: