اهداف
مطالبی در بحث ضرورت انتقال محبت بیان شد:ه که اهداف را نیز تا حدی روشن میکند، ولی به طور مشخص اهداف ذیل را در طرح این موضوع میتوان برشمرد:
1. خانوادهها به یکی از مهمترین وظایف خویش در امر تربیت فرزندان (أدَّبوا أولادَکم علی ثلاث خصالٍ، حبّّ نبیِّکم و حبِّ اهلِ بیته و قرائةِ القرآنِ[1] ( کنزالعمال، ج16، ص456)) بپردازند که متأسفانه پرداختن به مشکلات زندگی و تلاش برای رفاه و لذت بیشتر، بسیاری از والدین را از وظایف مهم تربیتی دور کرده است. آشنا کردن والدین با این وظیفه، و معرفی کردن راهکارهای عملی به آنها که در بحث راهکارها میآید.
2. پرورش نسلی منتظر که در سایه محبت به حضرت، زمینه ظهور را فراهم آورند.
3. مبارزه با تهاجم فرهنگی غرب که تمام توجهاش به عشقهای زودگذر به انسان، لوازم، لباس و... است و جایگزین کردن عشق و محبت به حضرت که تمام ویژگیهای معشوق حقیقی را داراست.
4. ارائه راهکاری آسان و کارآمد به والدین برای انتقال محبت حضرت تا زمینه انتقال دیگر ارزشهای دینی و هنجارهای رفتاری در فرزندان نیز فراهم آید.
5. جلوگیری از گرایش شدید مراکز مشاوره به سمت و سوی راهکارهای غیربومی و دینی برای برطرف ساختن مشکلات تربیتی و ارائه راهحلی آسان و عملی که با آموزههای دینی همآهنگ باشد. متأسفانه در برخی مراکز مشاوره خانواده، گاه راهحلهایی برای رفع مشکلات تربیتی فرزندان ارائه میشود که نه با فرهنگ دینی و نه با فرهنگ بومی ما همآهنگی دارد.
6. شواهد متعددی نشان میدهد که بسیاری از انسانها در سرتا سر دنیا، تشنه معارف دینی و الهی هستند. این مسئله، از گریز از فرهنگ مادی غرب سرچشمه میگیرد که با فطرت انسانها ناسازگار است و نمیتواند نیازهای وجودی آنها را برطرف سازد.
ازاینرو، روز به روز به تعداد افرادی که خواهان راهکارهای دینی در اداره جامعه، خانواده و... هستند، افزوده میشود. از طرفی ما وظیفه داریم پاسخی به آن نیازها بدهیم؛ لذا این نوشته میتواند بخشی از نیازها را برآورده سازد و دستکم دری به روی بسیاری از تشنگان باز کند و آنها رابه تفکر و تأمل وادارد که خانواده اسلامی، چه توانایی هایی برای تربیت فرزندان دارد. در حقیقت این نوشته، الگویی عملی و کارآمد را پیش روی آنها قرار میدهد.
ضرورت انتقال محبت اهلبیت: به فرزندان
از جمله ویژگیهای هر مقالهای آن است که بر اساس اولویتبندی مسائل و مشکلات، به حل مسئله و مشکلها بپردازد.
در هر جامعهای، مسائل و معضلات فراوانی وجود دارد که برخی از آنها حساستر و مبناییتر است. ابتدا آنها را باید حل کرد، سپس به سراغ بقیه رفت. در این بخش، به ضرورت پرداختن به این موضوع میپردازیم.
1. اهمیت و نقش محبت اهلبیت: و سعادتمندی انسانها:
بر اساس جهانبینیما، در ورای این دنیا، آخرتی در پیش است که نیکبختی ما در آنجا، در همین دنیا رقم میخورد.
پس این ما هستیم که میتوانیم آیندهای روشن و پر از نیکی برای خودمان آماده کنیم. بر اساس مبانی دینی، محبت اهلبیت: و ارادت به ایشان، از جمله راههای میانبُر و سریع برای رسیدن به سعادت اخروی است.
چه بسا بتوان ادعا کرد که اگر محبت اهلبیت در دل کسی نباشد، بعید است بتواند در آخرت نجات یابد؛ البته حساب جاهل قاصر جداست؛ یعنی کسی که نمیداند و زمینه برایش فراهم نیست.
از میان روایات متعدد، به چند مورد اشاره میکنیم:
الف) زمخشری از مفسران اهلسنت، در تفسیر معروف خود به نام الکشاف در ذیل آیه ﴿قُل لَّا أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى﴾[2] میفرماید:
عن النبیِ[6] إنه قال: من مات علی حبِّ آل محمد مات شهیداً، ألا و من مات علی حب آل محمدٍ مات مغفوراً له، ألا و من مات علی حب آل محمد مات تائباً... ؛ [3]
پیامبر6 فرمودند: کسی که بر محبت آل محمد بمیرد، شهید است، آمرزیده میشود، توبهکننده به شمار میآید، با ایمان کامل مرده است، ملک الموت او را به بهشت بشارت میدهد و... .ب)
پیامبر اکرم (ص) فرموده است:
[دوستی من] و اهلبیتم، در هفت منزل سخت و خطرناک برای شما سودمند است: هنگام مرگ، در قبر، هنگام نشور، هنگام حساب و کتاب، نزد میزان و هنگام عبور از صراط. [4]
شاید بر همین اساس، یکی از وظایف والدین، انتقال محبت اهل بیت: به فرزندان شمرده شده است؛ چنانکه علی(ع) از پیامبر(ص) نقل میفرماید: فرزندان خود را بر سه صفت تربیت کنید:
دوستی پیامبرتان، محبت اهلبیت او و قرائت قرآن.
حال که محبت اهلبیت اینقدر مهم است و نقش مهمی در رستگاری انسانها دارد،ضرورت دارد والدین و نظام تربیتی ـآموزشی جامعه ما، تلاشی دو چندان برای انتقال این محبت به فرزندان از خود نشان دهند.
نظرات شما عزیزان: