شوى «نكوهیده و بى یار و یاور خواهى نشست » (فتقعد مذموما مخذولا ). از جمله بالا استفاده مى شود كه شرك سه اثر بسیار بد در وجود انسان مى گذارد
1 - شرك مایه ضعف و ناتوانى و زبونى و ذلت است .
2 - شرك ، مایه مذمت و نكوهش است ، چرا كه یك خط و روش انحرافى است در برابر منطق عقل و كفرانى است آشكار در مقابل نعمت پروردگار.
3 - شـرك سـبـب مـى شـود كـه خـداوند، مشرك را به معبودهاى ساختگیش واگذارد و دست از حمایتش بردارد در نتیجه «مخذول » یعنى بدون یار و یاورخواهد شد.
و پروردگارت فرمان داده جز اورا نپرستید و نسبت به پدر و مادر نیكى كنید هـرگاه یكى از آن دو، یا هر دو آنها، نزد تو به سن پیرى و شكستگى برسند(آن چنان كه نیازمند بـه مـراقـبت دائمى تو باشند از هرگونه محبت در مورد آنها دریغ منما و كمترین اهانتى به آنان مكن حتى سبكترین تعبیر نامؤدبانه یعنى : "اف" به آنها مگو و بر سر آنها فریاد مزن با گفتار سنجیده و لطیف و بزرگوارانه با آنها سخن بگو وَقَضَى رَبُّكَ أَلاَّ تَعْبُدُواْ إِلاَّ إِیَّاهُ وَبِالْوَالِدَیْنِ إِحْسَانًا إِمَّا یَبْلُغَنَّ عِندَكَ الْكِبَرَ أَحَدُهُمَا أَوْ كِلاَهُمَا فَلاَ تَقُل لَّهُمَآ أُفٍّ وَلاَ تَنْهَرْهُمَا وَقُل لَّهُمَا قَوْلاً كَرِیمًا بـعد از پرداختن به اصل توحید و یکتا پرستی به یكى از اساسى ترین تعلیمات انسانى انبیا ضمن تاكید مجدد بر توحید اشاره به آن امر مهم که همانا نیکی به پدر و مادر است کرده و قرار دادن توحید یعنى اساسى ترین اصل اسلامى در كنار نیكى به پدر و مادرتاكید دیگرى است بر اهمیت این دستور اسلامى .
و پس از بیان توحید و یکتا پرستی ، به بیان یكى از مصداقهاى روشن نیكى به پدر و مادر پرداخته،که بیان شد و در ادامه می فرماید : بالهاى تواضع خود را دربرابرشان از محبت و لطف فرودآر و بگو: بار پروردگارا! آنها را مشمول رحمت خویش قرار ده، همان گونه كه دركودكى مرا تربیت كرده اند وَاخْفِضْ لَهُمَا جَنَاحَ الذُّلِّ مِنَ الرَّحْمَةِ وَقُل رَّبِّ ارْحَمْهُمَا كَمَا رَبَّیَانِی صَغِیرًا و نهایت فروتنى را در برابر آنها بنما
شرك مایه ضعف و ناتوانى و زبونى و ذلت است
در بخشی دیگر فرموده است : پروردگار شما به آنچه در دل وجان شماست از شما آگاهتر است اگر شما صالح باشید (وتوبه كار) خداوند توبه كاران را مى آمرزد بترسید از این كه عاق پدر و مادر و مغضوب آنهاشوید، زیرا بوى بهشت از پانصد سال راه به مشام مى رسد، ولى هیچ گاه كسانى كه مورد خشم پدر و مادر هستند بوى آن را نخواهند یافت رَّبُّكُمْ أَعْلَمُ بِمَا فِی نُفُوسِكُمْ إِن تَكُونُواْ صَالِحِینَ فَإِنَّهُ كَانَ لِلأَوَّابِینَ غَفُورًا و از آنـجا كه گاهى در رابطه با حفظ حقوق پدر و مادر و احترام آنها وتواضعى كه بر فرزند لازم اسـت، مـمكن است لغزشهایى پیش بیاید كه انسان آگاهانه یا ناآگاه به سوى آن كشیده شود در این آیه مى گوید: «پروردگار شما به آنچه در دل وجان شماست از شما آگاهتر است » (ربكم اعلم بما فى نفوسكم ). چـرا كـه علم او در همه زمینه ها حضورى و ثابت و ازلى و ابدى و خالى ازهرگونه اشتباه است در حالى كه علوم شما واجد این صفات نیست . بـنابراین اگر بدون قصد طغیان و سركشى در برابر فرمان خدا لغزشى در زمینه احترام و نیكى به پـدر و مـادر از شـما سر زند و بلافاصله پشیمان شدید و در مقام جبران برآیید مسلما مشمول بخشش و عفو خـدا خواهید شد: «اگر شما صالح باشید (وتوبه كار) خداوند توبه كاران را مى آمرزد»! (إِن تَكُونُواْ صَالِحِینَ فَإِنَّهُ كَانَ لِلأَوَّابِینَ غَفُورًا)
احترام پدر و مادر در منطق اسلام
اسلام در مورد احترام والدین آن قدر تاكید كرده است كه در كمتر مساله اى دیده مى شود .به عنوان نمونه به چند قسمت اشاره مى كنیم.
قرآن حتى كمترین بى احترامى را در برابر پدر و مادر اجازه نداده است
الـف ) در چـهار سوره از قرآن مجید نیكى به والدین بلافاصله بعد از مساله توحید قرار گرفته این هم ردیف بودن بیانگر این است كه اسلام تا چه حد براى پدرو مادر احترام قائل است .
ب ) اهـمـیت این موضوع تا آن پایه است كه هم قرآن و هم روایات صریحاً توصیه مى كنند كه حتى اگر پدر و مادر كافر باشند رعایت احترامشان لازم است .
ج ) شـكـرگـزارى در برابر پدر و مادر در قرآن مجید در ردیف شكرگزارى دربرابر نعمتهاى خدا قرار داده شده است .
د) قرآن حتى كمترین بى احترامى را در برابر پدر و مادر اجازه نداده است .
هـ) بـا ایـن كه جهاد یكى از مهمترین برنامه هاى اسلامى است ، مادامى كه جنبه وجوب عینى پیدا نـكـنـد یـعـنى داوطلب به قدر كافى باشد، بودن در خدمت پدر ومادر از آن مهمتر است ، و اگر موجب ناراحتى آنها شود، جایز نیست .
و) پـیامبر(ص ) فرمود: «بترسید از این كه عاق پدر و مادر و مغضوب آنهاشوید، زیرا بوى بهشت از پانصد سال راه به مشام مى رسد، ولى هیچ گاه كسانى كه مورد خشم پدر و مادر هستند بوى آن را نخواهند یافت ».
در حـدیـث دیگرى از امام كاظم (ع ) مى خوانیم : «كسى نزد پیامبر(ص ) آمد واز حق پدر و فرزند سـؤال كرد، فرمود: «باید او را با نام صدا نزند (بلكه بگوید پدرم !)و جلوتر از او راه نرود، و قبل از او نـنشیند، و كارى نكند كه مردم به پدرش بدگویى كنند» نگویند خدا پدرت را نیامرزد كه چنین كردى.
پاورقی
......................
(*)سوره اسراء آیه ،23،24،22 ،25
لاَّ تَجْعَل مَعَ اللّهِ إِلَـهًا آخَرَ فَتَقْعُدَ مَذْمُومًا مَّخْذُولاً یعنی معبود دیگرى با خدا قرار مده تا نكوهیده و وامانده بنشینى.
وَقَضَى رَبُّكَ أَلاَّ تَعْبُدُواْ إِلاَّ إِیَّاهُ وَبِالْوَالِدَیْنِ إِحْسَانًا إِمَّا یَبْلُغَنَّ عِندَكَ الْكِبَرَ أَحَدُهُمَا أَوْ كِلاَهُمَا فَلاَ تَقُل لَّهُمَآ أُفٍّ وَلاَ تَنْهَرْهُمَا وَقُل لَّهُمَا قَوْلاً كَرِیمًا یعنی و پروردگار تو مقرر كرد كه جز او را مپرستید و به پدر و مادر (خود) احسان كنید. اگر یكى از آن دو یا هر دو، در كنار تو به سالخوردگى رسیدند به آنها (حتى) (اوف) مگو و به آنان پَرخاش مكن و با آنها سخنى شایسته بگوى.
وَاخْفِضْ لَهُمَا جَنَاحَ الذُّلِّ مِنَ الرَّحْمَةِ وَقُل رَّبِّ ارْحَمْهُمَا كَمَا رَبَّیَانِی صَغِیرًا یعنی و از سر مهربانى، بالِ فروتنى بر آنان بگستر و بگو: (پروردگارا، آن دو را رحمت كن چنانكه مرا در خردى پروردند.)
رَّبُّكُمْ أَعْلَمُ بِمَا فِی نُفُوسِكُمْ إِن تَكُونُواْ صَالِحِینَ فَإِنَّهُ كَانَ لِلأَوَّابِینَ غَفُورًا یعنی پروردگار شما به آنچه در دلهاى خود دارید آگاهتر است. اگر شایسته باشید، قطعاً او آمرزنده توبهكنندگان است.
برگرفته از تفسیر نمونه
نوشته و تنظیم آقامیری
نظرات شما عزیزان: