خدای بزرگ در وصف قیامت و جهان واپسین فرموده : وَإِذَا الصُّحُفُ نُشِرَتْ یعنی و چون كارنامهها گشوده شود(1). آری؛ وقتى که صحیفه های کارنامه ات منتشر و پهن مى شود و تمام آشکار و نهانت شاید که زشت و شاید هم که زیبا در جلوی چشمهایت صف آرایند .
جناب على بن ابراهیم قمى گفته: که مراد صحیفه هاى اعمال مردم است . و نیز حق تبارک و تعالى در سوره انشقاق مى فرماید: فَأَمَّا مَنْ أُوتِیَ كِتَابَهُ بِیَمِینِهِ فَسَوْفَ یُحَاسَبُ حِسَابًا یَسِیرًا یعنی اما هر كس كه كارنامهاش به دست راستش داده شود.زودا كه حسابى آسان، با او محاسبه گردد(2)، و اما آنکه نامه اعمالش را از پشت سر به او مى دهند بزودى هلاک مى شود و در آتش افروخته مى سوزد ، چه آتشی! ، آتشی که هیزمهایش سنگ ها و مردم هستند ، آتشی به این سنگینی! می توانی درک کنی؟ تو خود هیزم خود می شوی ، پس قدری درنگ کن "فَإِن لَّمْ تَفْعَلُواْ وَلَن تَفْعَلُواْ فَاتَّقُواْ النَّارَ الَّتِی وَقُودُهَا النَّاسُ وَالْحِجَارَةُ أُعِدَّتْ لِلْكَافِرِینَ(3) یعنی پس اگر چنین نكنید، كه هرگز نخواهید كرد، از آتشى بترسید كه هیزم آن، بدنهاى مردم [گنهكار] و سنگها [بتها] است، و براى كافران، آماده شده است!".
گویند آنگاه که نامه اش را برای او خواندند : پس مى گوید: اى واى بر ما، چه مى شود این نامه را که ترک نکرده است صغیره را و نه کبیره را مگر آنکه احصاکرده و شمرده است
عیاشى از حضرت صادق (علیه السلام) روایت کرده است که چون روز قیامت شود نامه او را به هر کس بدهند و گویند: بخوان پس حق تعالى هم کارهاى او از سخن گفتن و نگاه کردن و غیر را به خاطر او مى آورد به نحوى که گویا الآن گناهان را انجام داده و از قلم نینداخته است ، امیر کلام چه خوش فرمود "اخلص العمل فان الناقد بصیر بصیر" قلب و دلت رابرای خدا یکی کن ، پس بدرستیکه بررسی کننده بینای بیناست .
گویند: آنگاه که نامه اش را برای او خواندند : پس مى گوید: اى واى بر ما، چه مى شود این نامه را که ترک نکرده است صغیره را و نه کبیره را مگر آنکه احصاکرده و شمرده است ، هیچ چیز از قلم نمی افتد حتی خشم بیجای تو ، حتی روی عبوس تو با همسرت ،فرزندت ، مادرت و پدرت! مگر که کسی به فریاد تو برسد و آن کس کیست ؟
ابن قولویه از حضرت صادق (علیه السلام) روایت کرده که هر کس قبر امام حسین (علیه السلام) را در ماه رمضان زیارت کند و در راه زیارت بمیرد، براى او حسابى نخواهد بود و به او مى گویند که بدون خوف و بیم داخل بهشت شو "فادخلی فی جنتی پس در بهشت من در آی".
علامه مجلسى (رحمه الله علیه ) در تحفه فرموده ، به دو سند معتبر، منقول است که حضرت امام رضا (علیه السلام) فرمود: هر کس مرا زیارت کند با آن دورى قبر من ، من در سه موطن (مکان) روز قیامت به نزد او بیایم و او را از اهوال و سختیهای قیامت آزاد کنم :
1- وقتى که نامه هاى نیکوکاران را به دست راست ایشان و نامه هاى بدکاران را به دست چپ ایشان مى دهند.
2- نزد صراط،
3- نزد ترازوى اعمال .
ابن قولویه از حضرت صادق (علیه السلام) روایت کرده که هر کس قبر امام حسین (علیه السلام) را در ماه رمضان زیارت کند و در راه زیارت بمیرد، براى او حسابى نخواهد بود و به او مى گویند که بدون خوف و بیم داخل بهشت شو.
و در حق الیقین علامه مجلسی فرموده که حسین بن سعید در کتاب زهد از حضرت صادق (علیه السلام) روایت کرده است که چون حق تعالى بخواهد مؤمن را حساب اعمال کند، نامه او را به دست راست او مى دهد و میان خود و او محاسبه کند که دیگرى مطلع نشود و گوید: اى بنده من، فلان کار و فلان کار را کردى ، بنده گوید: اى پروردگار آرى من کرده ام ، پس خداوند کریم فرماید آنها را از تو آمرزیدم و آنها را به حسنات بدل کردم . پس مردم گویند: سبحان الله ! این بنده حتى یک گناه نداشته است ؛ و این است معنى قول حق تعالى : هر که نامه به دست راستش داده شود پس بعد از این حسابش آسان خواهد شد و به سوى اهل خود مسرور و خوشحال بر مى گردد.
راوى پرسید: کدام اهل ؟ فرمود: اهلى که در دنیا داشته و اگر مؤمن باشد در بهشت خواهد بود. پس فرمود: اگر نسبت به بنده اراده بدى داشته باشد بطور آشکار در حضور مردم از او حساب مى گیرد و حجت را بر او تمام مى کند و نامه را به دست چپش مى دهند؛ چنانچه حق تعالى فرموده است : و اما آنکه نامه او را از پشت سر به او مى دهند پس ((وا ثبورا)) خواهد گفت و خاک بر سر خویش روان سازد و آتش افروز جهنم خواهد گردید؛ به درستى که در اهل خود شاد بود؛ یعنى در دنیا و گمان مى کرد که به آخرت بر نخواهد گشت . و این اشاره است به آنکه دستهاى منافقان و کافران را غل و زنجیر مى کنند و نامه ایشان را از پشت سر به دست چپ ایشان مى دهند. و به این دو حال اشاره شده است در دعاهاى وضو در هنگام شستن دستها که خداوندا بده نامه مرا به دست راست من و نامه مخلد بودن و جاوید بودن مرا در بهشت به دست چپ من و حساب کن مرا حسابى آسان . و خداوندا مده نامه مرا به دست چپ من و نه از پشت سر من و مگردان دستهاى مرا غل و زنجیر کرده در گردن من .
بگوئید: اى على بن الحسین ، پروردگار تو هم هر چه کرده اى عمل ترا شمرده و ضبط کرده همچنانکه تو ضبط کرده اى و بر ما بر شمردى و نزد خدا کتابى است که به حق نطق مى کند و عمل کوچک و بزرگ تو را از یاد نمى برد و هر چه را که کرده اى ضبط کرده و در آن حاضر مى بینى پس ما را ببخش
محدث قمی گوید که در این مقام مناسب دیدم تبرک جویم به ذکر یک روایت :
سید بن طاووس - رضوان الله علیه - خبرى نقل کرده که حاصلش این است که چون ماه رمضان داخل مى شد حضرت امام زین العابدین (علیه السلام) غلام و کنیز خود را نمى زد و هر کدام که تقصیرى در خدمت مى کردند در کتابى اسم آن غلام یا کنیز و نوع تقصیر او را در آن روز معین مى نوشت بدون آنکه او را تادیب و شکنجه کند و این تقصیرات جمع مى شد تا شب آخر ماه رمضان ، آن شب، آنها را مى طلبید و به دور خود جمعشان مى کرد آنگاه نوشته را بیرون مى آورد و مى فرمود: اى فلان ، آیا به یاد مى آورى در فلان روز فلان تقصیر را بجا آوردى و من تو را مجازات نکردم ؟ عرض مى کند بلى یابن رسول الله . پس به دیگرى این را مى فرماید و همچنین یک به یک خطاهاشان را به یادشان مى آورد و از آنها اقرار مى گیرد، آنگاه در وسط ایشان مى ایستد و مى فرماید: صداهاى خود را بلند کنید و بگوئید: اى على بن الحسین ، پروردگار تو هم هر چه کرده اى عمل ترا شمرده و ضبط کرده همچنانکه تو ضبط کرده اى و بر ما بر شمردى و نزد خدا کتابى است که به حق نطق مى کند و عمل کوچک و بزرگ تو را از یاد نمى برد و هر چه را که کرده اى ضبط کرده و در آن حاضر مى بینى پس ما را ببخش همانطور که خود امیدوارى، خداوند تو را ببخشد زیرا که خودش فرمود: وَلْیَعْفُوا وَلْیَصْفَحُوا أَلَا تُحِبُّونَ أَن یَغْفِرَ اللَّهُ لَكُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَّحِیمٌ (4) آنها باید عفو كنند و چشم بپوشند؛ آیا دوست نمىدارید خداوند شما را ببخشد؟! و خداوند آمرزنده و مهربان است! باید جرمى را که از گناهکاران صادر شده عفو کنند و از انتقام بگذرند و چشم پوشى کنند، آیا دوست ندارید که خدا شما را بیامرزد؟
و حضرت به آنها تلقین مى فرمود به این نحو کلمات و ایشان این کلمات را به حضرت مى گفتند و آن جناب در بین ایشان ایستاده بود و گریه مى کرد و مى گفت : پروردگارا تو به ما امر فرمودى آن کسى را که به ما ظلم کرده ببخشیم ، پس ما عفو کردیم ، پس تو هم ما را عفو کن چون تو به عفو کردن از ما سزاوارتر هستى ، و به ما فرمان دادى که سائل را از در خانه رد نکنیم . پروردگارا ما از روى سؤ ال و مسکنت به درگاه تو آمده ایم و امید به احسان تو داریم پس بر ما منت گذار و ما را نومید بر مگردان و از این نوع کلمات مى گفت .
آنگاه رو مى کرد به غلامان و کنیزان خود و مى فرمود من شما را بخشیدم ، آیا شما هم مرا مى بخشید من مالک شما و مملوک خداوند کریم و عادل هستم . غلامان و کنیزان عرض مى کردند: اى آقاى ما تو را بخشیدیم ، تو به ما بدى نکردى ، مى فرمود: بگویید: خدایا على بن الحسین را ببخش همچنانکه از ما گذشت و او را از آتش آزاد کن همچنانکه ما را از قید بندگى آزاد کرد.
و آنها این کلمات را مى گفتند و آن حضرت مى گفت : اللهم آمین رب العالمین اذهبوا فقد عفوت عنکم و اعتقت رقابکم رجاء للعفو عنى و عتق رقبتى بارخدایا اجابت فرما بروید ای بندگان و کنیزان از همه شما درگذشتم و همه شما را آزاد کردم به امید آنکه خدا مرا بیامرزد و ببخشد . پس چون روز عید مى شد، به ایشان به مقدارى که آنها را حفظ کند و بى نیاز گرداند جایزه مى داد و هیچ سالى نبود مگر آنکه در شب آخر ماه رمضان بیست نفر یا چیزى کمتر یا زیادتر از ایشان آزاد مى کرد و مى گفت : حق تعالى در هر شب ماه رمضان وقت افطار هفتاد هزار هزار نفر از آتش جهنم آزاد مى کند کسانى که مستوجب آتش باشند و چون شب آخر شود به مقدارى که در جمیع ماه رمضان آزاد کرده آزاد مى فرماید و من دوست دارم که خدا مرا ببیند که من بندگان خود را در دنیا به امید آنکه مرا از آتش جهنم آزاد گرداند آزاد کردم .
برگرفته از منازل الاخره
آقامیری- دین و اندیشه تبیان
پاورقی ها
........................
(1) سوره تكویر آیه 10
(2) جزء 30 سوره انشقاق آیه 8
(3) سوره بقرة آیه 24
(4) جزء 18 سوره نور آیه 22
نظرات شما عزیزان: