تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان ندای وحی و آدرس nedayevahi.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 4478
بازدید دیروز : 37451
بازدید هفته : 154310
بازدید ماه : 476591
بازدید کل : 10868346
تعداد مطالب : 16946
تعداد نظرات : 80
تعداد آنلاین : 1


Alternative content


حدیث موضوعیاک مهدویت امام زمان (عج)اک آیه قرآناک
 
 
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : سه شنبه 29 / 5 / 1396

 تصاویر شگفتی های آفرینش

فوايد گريه كودكان

اى مفضل ! از منافع گريه كودكان نيز آگاه باش . بدان كه در مغز كودكان رطوبتى است كه اگر در آن بماند بيماريها و نارساييهاى سخت

و ناگوار به او رساند؛ مانند نابينايى و جز آن . گريه آن رطوبت را از سر كودكان سرازير و بيرون مى كند و بدين وسيله سلامتى تن و درستى ديده ايشان را فراهم مى آورد. پدر و مادر از اين راز آگاه نيستند و مانع آن مى شوند كه كودك از گريه اش سود ببرد. اينان همواره در سختى مى افتند و مى كوشند كه او را ساكت كنند و با فراهم كردن خواسته هايش از گريه بازش دارند ، ولى نمى دانند كه گريه كردن به سود اوست و سرانجام نيكى پيدا مى كند.
بدين ترتيب چه بسا كه در اشيا ، منافعى نهفته باشد كه معتقدان به اهمال و بى تدبيرى در كار عالم از آن غافل اند و اگر مى دانستند هيچگاه نمى گفتند كه فلان چيز بى ثمر است ؛ زيرا آنان از اسباب و علل آگاه نيستند.براستى هرچه را كه منكران نمى دانند عارفان مى بينند.
چه بسيار است چيزهايى كه دانش اندك آفريدگان از آن كوتاه و خالق آفرينش با دانش بى پايانش از آن آگاه است . قداستش عظيم و كلمه اش والاست  ــ و اما آبى كه از دهان كودكان سرازير مى شودو خارج مى گردد، رطوبتى است كه اگر در بدنهايشان بماند، آثار وخيمى بر جاى مى گذارد.

چنانكه دانى گاه كه رطوبت بدن چيره مى شود (و بر ديگر عناصر، غلبه مى كند) شخص ، دچار كودنى ، ديوانگى ، كم عقلى ، فلج و لقوه و جز آن مى گردد.خداوند جل و علا تدبير چنان نمود كه اين رطوبت در دوران كودكى از دهانشان بيرون رود و در بزرگى از سلامت تن برخوردار گردند.
بدين ترتيب ، پروردگار به خاطر نادانى آفريدگان بر آنان منت نهاد و تفضل نمود. اگر اينان از داده ها و نعمتهاى بى شمار او آگاه بودند،هيچ گاه در معصيت و لغزش از فرمانش فرو نمى افتادند. پاك و منزه خدايى كه چه بزرگ است نعمتهاى او برمستحقان و ديگر آفريدگان ! و چه والاتر است از آنچه باطل گرايان مى پندارند.

موضوعات مرتبط: اعقاید شناسی
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : سه شنبه 29 / 5 / 1396

تصاویر/شگفتی های آفرینش

 

راز رويش مو بر صورت

مى دانى اگر در صورتش موى نمى روييد، همواره به هيأت و صورت زنان و بچگان مى ماند، در نتيجه نه ابهت داشت و نه وقار ؟

مفضل مى گويد: عرض كردم : آقاى من ! من كسانى را ديده ام كه بزرگ و كهنسال بوده اند ولى مويى بر رويشان نروييده است .

حضرت (ع ) فرمودند:

«
اين به خاطر اعمالى است كه از پيش فرستاده اند و خداى جل و علا هيچ گاه بر بندگانش ستم روا نمى دارد. » (انفال ، آيه 51)

جز خدايى كه از نيستى اش رهانيد و هستى اش بخشيد، چه كسى همواره در انديشه برآورى اين همه نيازهاى اوست و تأمين

آنها را خود بر عهده گرفته است ؟

اگر چنين تدبير و حكمتى زاييده اهمال و رها بودن امور به حال خود بود، مى بايست از تقدير و هدفمندى نيز اختلال و ناهماهنگى

برخيزد؛ زيرا اين دو ضد اهمال اند. (و بايد نتيجه آنها نيز با نتايج اهمال نسازد) بى شك چنين سخنى ناشايست و ناصواب و نشانه

ناآگاهى و كم مايگى گوينده آن است ؛ چه هيچ گاه در اثر اهمال و بى تدبيرى ، درستى و صواب پديد نمى آيد و تضاد نيز نظم و

هماهنگى را در پى ندارد . خداوند چه بسيار منزه و والاتر از گفته ملحدان است . (اسراء، آيه 43)

موضوعات مرتبط: اعقاید شناسی
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : سه شنبه 29 / 5 / 1396

هيأت جهان و شكل گيرى آن
اى مفضل ! نخستين عبرت و دليل بر خالق جل و علا، همين هياءت دهى ، گرد آورى اجزا و نظم آفرينى در كار اين عالم است ؛
از اين رو اگر با انديشه و خرد در كار عالم ، نيك و عميق تأمل كنى ، هر آينه آن را چون خانه و سرايى مى يابى كه تمام نيازهاى

بندگان خدا در آن آماده و گرد آمده است. آسمان ، همانند سقف بلند گردانيده شده، زمين بسان فرش گسترانيده شده، ستارگان چون چراغهايى چيده شده و گوهرها همانند ذخيره هايى در آن نهفته شده و همه چيز در جاى شايسته خود چيده شده است .
آدمى نيز چون كسى است كه اين خانه را به او داده اند و همه چيز آن را در اختيارش نهاده اند. همه نوع گياه و حيوان براى رفع نياز و صرف در مصالح او در آن مهياست .
ا
ين ها همه ، دليل آن است كه جهان هستى با اندازه گيرى دقيق و حكيمانه و نظم و تناسب و هماهنگى آفريده شده . آفريننده آن يكى و او همان شكل ده نظم آفرين و هماهنگ كننده اجزاى آن است. براستى كه او در قدرتش *جليل و در كارش بلند مرتبه و وجهش كريم است . خدايى جز او نيست و از آنچه منكران مى پندارند منزه واز آنچه ملحدان به او نسبت مى دهند برتر و جليل تر است .



.

موضوعات مرتبط: اعقاید شناسی
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : شنبه 13 / 4 / 1396

عکس هایی از زیبایی های طبیعت در فصل پاییز

امام(ع)� فرمودند :� « بامدادان به نزد من آى تا حكمت خداى جل و علا در آفرينش * جهان ، درندگان ، چهار پايان ، پرندگان ، حشرات و جانوران ديگر؛ چون : حيوانات ،

گياهان ، درختان ميوه دار و بى ميوه و سبزيهاى خوردنى و ناخوردنى را چنان برايت بيان كنم كه شايستگان از آن عبرت گيرند، مؤ منان با شناخت آن ، آرام گردند و

ملحدان و انكار كنندگان در آن سرگشته شوند. »

مفضل مى گويد: خرسند و شادمان از نزد آن حضرت (ع ) خارج شدم . آن شب به خاطر وعده امام (ع ) و انتظار آن ، بر من دير گذشت .


بامدادان ، به نزد مولايم شتافتم ، اجازه ورود يافتم . در برابرش (از سر ادب ) ايستادم .

ایشان� فرمودند : بنشين . آنگاه به اتاقى رفتند كه در آن خلوت مى كردند . من نيز با خاستن او به پا خاستم . فرمودند: در پى من بيا. به دنبال آن حضرت (ع)� رفتم .

به اتاق وارد شدند و من نيز پشت سر ایشان وارد شدم . امام (ع ) نشستند و من هم در برابرشان نشستم .

ایشان فرمودند: اى مفضل ! مى دانم به خاطر شدت انتظار براى آنچه كه وعده ات دادم ، ديشب بر تو به درازا كشيد.

گفتم : آرى اين گونه بود، مولايم !

فرمودند : اى مفضل ! خداوند هميشه بوده است ، بى آنكه پيش از او چيزى باشد و هميشه باقى خواهد بود ، بى آنكه پايانى داشته باشد . او را سپاس كه به ما

الهام كرد و او را شكر كه به ما عطا كرد و برترين و والاترين دانشها و برتريها را بويژه نصيب ما نمود . با علم خود ما را بر جميع آفرينش برگزيد و با حكمت خويش ما را

امين و گواه بر آنان قرار داد.

موضوعات مرتبط: اعقاید شناسی
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : شنبه 13 / 4 / 1396

عکس هایی از زیبایی های طبیعت در فصل پاییز

گفتگوى مفضّل و ابن ابى العوجاء

« محمد بن سنان »� از « مفضل بن عمر� »� نقل مى كند:

پايان روز بود. در « روضه� » ، ميان قبر و منبر رسول خدا (ص)� نشسته بودم و درباره شرافت و فضيلتهاى خدادادى و برترى جايگاه رفيعش

كه جمهور امت نسبت به آنها آگاه نبودند، مى انديشيدم .

در اين حال بودم كه ناگاه « ابن ابى العوجاء » وارد شد و در جايى نشست كه مى توانستم سخنش را بشنوم . آنگاه يكى از يارانش نزد او

رسيد و نشست . ابن ابى العوجاء لب به سخن گشود و گفت : « بى شك ، صاحب اين قبر در تمام حالاتش به منتها درجه كمال ، شرافت

و عظمت رسيده بود . »

همراه او گفت : « او فيلسوفى بود كه دعوى مرتبه اى بس عظيم و منزلتى بس بزرگ داشت و بر اين ادعاى خود معجزاتى آورد كه عقلها

را مغلوب و فهمها را ناتوان و سرگشته نمود. خرد پيشگان براى درك حقيقت آنها در درياى خروشان انديشه فرو رفتند و سرگشته و ناكام و

تهيدست باز آمدند.

آنگاه كه انديشمندان و فصيحان و خطيبان دعوتش را به جان پذيرفتند، مردم ديگر، گروه گروه به دينش درآمدند. بام او با نام خداى جل و علا

قرين گشت و روزانه پنج بار در اذان و اقامه اين فرياد از ماءذنه عبادتگاهها و هر جايى كه دعوت و حجت الهى او بدانجا راه يافته بود در دشت

و صحرا و كوه و دريا به هوا خاست ... تا هر ساعت يادش تازه ماند و رسالتش به خموشى نگرايد.»

ابن ابى العوجاء گفت : « سخن از محمد (ص) بگذار و بگذر كه عقل من درباره او سرگشته و انديشه ام در كار او گمراه و بسته است . درباره

راز و ريشه كار او سخن بگو كه مردم بدان سبب آن را مى پويند.»

موضوعات مرتبط: اعقاید شناسی
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : شنبه 13 / 4 / 1396

عکس های رویایی از جزیره مالزی

شرح حال كوتاهى از « مفضل بن عمر »

نامش « مفضل » ، نام پدر « عَمر » و كنيه اش « ابو محمد » يا « ابو عبدالله » است . (1)

در اواخر قرن اول يا آغاز قرن دوم هجرى در شهر كوفه به دنيا آمده است . (2)

وى از اصحاب جليل القدر امام صادق (ع) و امام كاظم (ع) بوده است . (3) او در نزد ائمه (ع) از جايگاه رفيع و منزلت عظيمى

برخوردار بوده و از اصحاب خاص آنان به شمار مى رفته است . (4)

در عصر امام صادق (ع ) و امام كاظم (ع ) در ميان مردم كوفه ، « وكيل » آنان بوده و نيز از جانب امام صادق (ع ) وظيفه داشت

با اموالى كه از طرف او در اختيارش گذاشته شده بود و يا اجازه اخذ آنها را از مردم داشت ، ميان مردم را اصلاح كند و اختلافها را

بردارد. (5) در اين باره در كتاب شريف « كافى » داستانى شيرين و واقعى بيان شده كه مجال ذكر آن نيست اما خوب است كه

خوانندگان آن را بخوانند. (6)

موضوعات مرتبط: اعقاید شناسی
 
 
این وب سایت جهت بسط وگسترش فرهنگ قرآنی ، با لا بردن سطح آگاهیهای دینی اعتقادی تربیتی