تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان ندای وحی و آدرس nedayevahi.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 124943
بازدید دیروز : 52941
بازدید هفته : 257110
بازدید ماه : 310388
بازدید کل : 10702143
تعداد مطالب : 16946
تعداد نظرات : 80
تعداد آنلاین : 1


Alternative content


حدیث موضوعیاک مهدویت امام زمان (عج)اک آیه قرآناک
 
 
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : سه شنبه 19 / 2 / 1395

 

امور مستمر و تدریجی جهان می توانند با توجه به اعتبارات و جنبه های مختلف تقسیم شده و برای آن مراحلی در نظر گرفته شود. قرآن، خود به شش دوران در خلقت جهان اشاره می کند. ولی در برخی از آیات، به مراحلی خاص اشاره می کند که می توان آنها را در ضمن آن شش دوران گنجاند.
کمتر مفسری، به این مراحل به عنوان دوران های مستقل در آفرینش جهان پرداخته است ولی از آنجا که این مراحل از لحاظ علمی و کیهان شناسی دارای ویژگی و اهمیت خاصی هستند ما در این بخش به آن می پردازیم، ولی قبل از آن به فرضیه های دانشمندان گذشته پیرامون عناصر اولیه جهان اشاره ای خواهیم داشت.

عناصر اولیه جهان از نظر دانشمندان قدیم

دانشمندان از قدیم همواره در پی آن بوده اند که بدانند خورشید، ماه، ستارگان و زمین از چه ساخته شده اند. طبیعی ترین راهی که به ذهن آنها راه می یافت [دانشمندان امروزی نیز چنین می پندارند] این است که اگر بتوانیم هر یک از آنها را به اجزای سازنده اش تجزیه کنیم، سرانجام به ماده ای می رسیم که در حکم آجر ساختمانی مقدماتی سازنده آن چیز است.
کلمه ی عنصر، مشتق از کلمه لاتینی «Elementum» است. کسی از منشأ این کلمه لاتینی آگاهی ندارد. شاید منشأ آن، این باشد که رومی ها برای نشان دادن ساده بودن چیزی می گفتند: «به سادگی L. M. N» چنان که امروزه گفته می شود: «به سادگی A. B. C» به هر حال «Elementul» یعنی ساده ترین جزء سازنده ی چیزهای پیچیده.
از جمله عناصر جهان که دانشمندان گذشته ذکر نموده اند، می توان به موارد ذیل اشاره کرد:
1.
آب: تالس پس از تعمق فراوان و به دلیل فراوانی آب بر روی کره زمین، آب را عنصر سازنده جهان می دانست.
2.
آپیرون [Apeiron]: انکسیمندروس شاگرد تالس بود. او وقتی تنوع خاص موجودات جهان را مشاهده کرد دریافت که هیچ ماده ای نیست که این خواص متناقض را با هم داشته باشد، و این عقیده را پیدا کرد که عنصر اصلی جهان باید چیز مرموزی باشد که انسان با آن آشنایی ندارد و آن را «آپیرون» نامید.
3.
هوا: هوا همه چیز را در برگرفته است، این مسئله باعث شد انکسیمانوس، هوا را به عنوان عنصر سازنده جهان معرفی کند.
4.
آتش: تغییرات دائمی که در عالم در حال انجام است، هراکلیتوس را برآن داشت تا آتش را عنصر اصلی جهان پندارد. (1)
5.
ذرات مخفی: «لویست» و «دموکریت» مکتب اتمی را پایه گذاری کردند و گفتند: خلاء جهان، آکنده از ذرات مخفی است که به چشم نمی آید و این ذرات ازلی هستند و جوهر آن تغییرناپذیر است و آسمان ها و زمین از آنها پدید آمده اند.
6.
بخارهای متراکم: «هراکلیت» می گفت: اصل ستارگان که ما می بینیم بخارهایی است که متراکم و سنگ شده است. (2)
7.
عناصر چهارگانه: انباذقلس از شاگردان مکتب فیثاغورث بود، او برای توجیه مواد گوناگون، قایل به نظریه چند عنصری شد. او به این نتیجه رسید که عناصر، باید چهار عنصر باشند: 1. خاک؛ 2. آب؛ 3. هوا؛ 4. آتش، که به ترتیب نشان دهنده ی جامد بودن، مایع بودن، بخار بودن و قابلیت تغییر داشتن است. این نظریه به زودی مورد توجه فلاسفه یونانی قرار گرفت و بعدها توسط ارسطو بسط داده شد.
8.
عناصر پنج گانه: ارسطو عناصر چهارگانه انباذ قلس را عناصر تشکیل دهنده ی موجودات زمینی می دانست، ولی برای اجرام آسمانی و هر آنچه در خارج از زمین است، عنصر پنجمی معرفی کرد و آن را «اثیر» [Aether] نامید. و این به خاطر ثابت و جاویدان پنداشتن ستارگان بود. (3)

 

 


موضوعات مرتبط: قرآن شناسی
 
 
این وب سایت جهت بسط وگسترش فرهنگ قرآنی ، با لا بردن سطح آگاهیهای دینی اعتقادی تربیتی